رواياتى در بيان معناى جمله:" لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً"
و در مجمع البيان است كه عياشى به سند خود از عبد اللَّه بن بكير از زراره روايت كرده كه گفت: از امام باقر (ع) از معناى آيه" لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً" پرسيدم، فرمود: يعنى چيزى بود ولى مذكور نبود «3».مؤلف: در آن كتاب از عبد الاعلى مولاى آل سام هم روايت كرده كه وى نظير اين معنا را از امام صادق (ع) نقل كرده «4».باز در همان كتاب از عياشى نقل كرده كه او به سند خود از سعيد حذاء از امام باقر (ع) روايت كرده كه فرمود: يعنى در علم خدا مذكور بود، ولى در خلق مذكور نبود «5».مؤلف: يعنى انسان قبل از خلقتش در علم خدا ثبوتى داشت، و سپس مخلوقى بالفعل شد و جزو خلائق مذكور شد.و در كافى به سند خود از مالك جهنى از امام صادق (ع) روايت كرده كه در تفسير اين جمله فرمود: مقدر بود ولى مذكور نبود «6».مؤلف: اين معنا همان معناى حديث سابق است.و در تفسير قمى در ذيل آيه مذكور آمده: يعنى نه در علم بود و نه در ذكر. و در حديثى ديگر(1) اثم و گناه هر يك از مسلمانان به گردن خودش است. سوره نور، آيه 11.(2) و كسى كه خودش خطا يا اثمى را مرتكب شود، و آن گاه به گردن بىگناهى بيندازد وبال و بهتان بزرگى را به دوش كشيده است. سوره نساء، آيه 112.(3 و 4 و 5) مجمع البيان، ج 10، ص 406.(6) اصول كافى، ج 1، ص 147، ح 5.