ولى بايد بداند كه برگشت همه به سوى اوست (8).
آيا ديدى آن شخص را كه نهى مىكرد؟ (9).
بندهاى را كه به هنگامى كه نماز مىخواند (10).
خبر بده اگر او بر طريق هدايت بود (11).
و به تقوى امر مىكرد (12).
چه وظيفهاى را بر خود واجب مىشمرد و حالا كه تكذيب كرد و اعراض نمود آيا بغير از عذاب استحقاق دارد؟ (13).
آيا نمىدانست كه خدا او را مىبيند؟! (14).
نه، چنين نيست كه او خيال مىكند مىدانست و اگر دست از عمل زشتش برندارد موى پيشانيش را به شدت مىگيريم (15).
پيشانى دروغگوى خطاكارش را (16).
آن وقت اهل مجلس خود را صدا بزند (17).
ما هم به زودى ماموران دوزخمان را مىخوانيم (18).
نه، تو او را اطاعت مكن، سجده كن و نزديك شو (19).
در اين سوره رسول خدا (ص) را امر مىكند به اينكه قرآن را كه به وحى خدا نازل مىشود تلقى كند. و اين سوره اولين سورهاى است كه از قرآن نازل شده، و سياق آياتش آن چنان به هم ارتباط دارد كه بتوان گفت يكباره نازل شده، و به زودى بدان اشاره خواهيم كرد، و اين سوره به طور قطع در مكه نازل شده است.
" اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ" راغب در مفردات مىگويد: كلمه" قرائت" به معناى ضميمه كردن حروف و كلمات به يكديگر در زبان است، و اين كلمه را به هر ضميمه كردنى نمىگويند، مثلا در جمع كردن عدهاى را به دور هم نمىگويند:" قراءت القوم"، دليل اين ادعا اين است كه تكرار يك حرف از حروف الفباء در زبان را هم قرائت نمىگويند «1».
(1) مفردات راغب، ماده" قرأ".