ترجمه تفسیر المیزان جلد 20
لطفا منتظر باشید ...
و به هر حال وقتى گفته مىشود" قرات الكتاب" معنايش اين است كه از ضميمه كردن چند حرف از آن، كلمه در آوردم و از ضميمه كردن كلمات آن با يكديگر جملههايى در آورده، مطالبى استفاده كردم، هر چند كه آن حروف و اين كلمات را به زبان هم نياورده باشى پس قرائت، هم شامل مطالعه مىشود، و هم شامل آنجايى كه جمع حروف و كلمات را تلفظ بكنى، و هم آنجايى كه اين عمل را با شنيدن انجام دهى، كه اطلاق قرائت بر معناى اخير تلاوت هم ناميده مىشود، هم چنان كه خداى تعالى فرموده:" رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ يَتْلُوا صُحُفاً مُطَهَّرَةً" «1».و ظاهر اينكه به طور مطلق فرمود:" اقرا"، اين است كه منظور از آن معناى اول است، و مراد، امر به تلقى آياتى از قرآن است كه فرشته وحى از ناحيه خدا به آن جناب وحى مىكند، پس جمله مورد بحث امر به قرائت كتاب است، كه خود اين امر هم از آيات آن است، و اين، نظير گفتار هر نويسندهاى است كه در آغاز نامهاى كه به ديگرى مىنويسد سفارش مىكند كه اين نامه مرا بخوان، و به آن عمل كن، پس اينكه مىگويد:" اين" و يا مىگويد" آن" خودش نيز جزو نامه است.از اين سياق دو احتمال تاييد مىشود:اول اينكه: اين آيات اولين آياتى است كه از قرآن كريم بر پيامبر اسلام (ص) نازل شده.دوم اينكه: تقدير كلام" اقرا القرآن" و يا چيزى كه اين معنا را برساند مىباشد.خلاصه مىخواهيم بگوييم آيه شريفه امر به مطلق قرائت نيست، و نخواسته با چشمپوشى از مفعول، فعل" اقرا" را به طور لازم استعمال كرده باشد، و نيز منظور از اين دستور خواندن به مردم نيست و نخواسته با حذف متعلق (مردم) اقرء را در" اقرا على الناس" استعمال كرده باشد، هر چند كه خواندن بر مردم هم يكى از اغراض نزول وحى است، هم چنان كه در جاى ديگر فرموده:" وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلى مُكْثٍ وَ نَزَّلْناهُ تَنْزِيلًا" «2»، و نيز كلمه" بِاسْمِ رَبِّكَ" مفعول فعل" اقرا" و حرف" باء" در آن زايده، و تقدير كلام" اقرا اسم ربك"، يعنى بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ نيست.و جمله" بِاسْمِ رَبِّكَ" متعلق است به كلمهاى تقديرى، نظير" اقرا مفتتحا" و يا