و كلمه" من" در جمله" مِنْ كُلِّ أَمْرٍ" به گفته بعضى «1» از مفسرين به معناى باء است.
بعضى «2» ديگر گفتهاند: به معناى خودش است، يعنى ابتداى غايت، ولى سببيت را هم مىرساند، و آيه را چنين معنا مىدهد:" ملائكه و روح در آن شب به اذن پروردگارشان و به سبب هر امرى الهى نازل مىشوند".
بعضى «3» ديگر گفتهاند: باء براى تعليل به غايت است، و معنايش اين است" ملائكه و روح در آن شب به اذن پروردگارشان نازل مىشوند، براى خاطر اينكه هر امرى را تدبير كنند".
ليكن حق مطلب اين است كه: مراد از امر، اگر آن امر الهى باشد كه آيه" إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ" «4» تفسيرش كرده، حرف" من" براى ابتدا خواهد بود، و در عين حال سببيت را هم مىرساند، و به آيه چنين معنا مىدهد:" ملائكه و روح در شب قدر به اذن پروردگارشان نازل مىشوند، در حالى كه نزولشان را ابتدا مىكنند و هر امر الهى را صادر مىنمايند".
و اگر منظور از امر مذكور هر امر كونى و حادثهاى باشد كه بايد واقع گردد، در اين صورت حرف" من" به معناى لام تعليل خواهد بود، و آيه را چنين معنا مىدهد: ملائكه و روح در آن شب به اذن پروردگارشان نازل مىشوند براى خاطر تدبير امرى از امور عالم.
" سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ" در مفردات گفته: كلمه" سلام" و" سلامت" به معناى عارى بودن از آفات ظاهرى و باطنى است «5».
پس جمله" سلام هى" اشاره است به اينكه عنايت الهى تعلق گرفته است به اينكه رحمتش شامل همه آن بندگانى بشود كه به سوى او روى مىآورند، و نيز به اينكه در خصوص شب قدر باب نقمتش و عذابش بسته باشد، به اين معنا كه عذابى جديد نفرستد. و لازمه اين معنا آن است كه طبعا در آن شب كيد شيطانها هم مؤثر واقع نشود، هم چنان كه در بعضى از روايات هم به اين معنا اشاره رفته است.
(1 و 2 و 3) روح المعانى، ج 30، ص 196. (4) فرمان نافذ خدا (در عالم) چنين است كه وقتى اراده خلقت چيزى را بكند به محض اينكه بگويد باش، موجود مىشود. سوره يس، آيه 82. (5) مفردات راغب، ماده" سلم".