اهل بیت در آیه تطهیر

سید جعفر مرتضی عاملی؛ مترجم: محمد سپهری

نسخه متنی -صفحه : 89/ 46
نمايش فراداده

بخش دوم: نقد و بررسى

فصل اول: توجيهات نادرست

دليل ضعيف

از دو زاويه به دليل ضعيف نگريسته مى شود: 1. منشا 2. اثرمى كوشيم اين دو زاويه را توضيح دهيم:

1. ضعف دليل از جهت منشا: گاهى اوقات سبب ضعف دليل، قصور و ياتقصير استدلال كننده است و آن هنگامى است كه وى در علم، كم مايه بوده ويا از محدوديت يا قصور در فهم و يا از تتبع اندك در مسائلى كه نياز به پژوهش و تتبع دارد رنج مى برد. گاهى اوقات هم اين ضعف ناشى از سوء نيت و بدى طينت است و آن هنگامى است كه مى خواهد مخالفان فكرى خود رابه عنوان كسانى مطرح كند كه به هر علف هرز و به هر آنچه كه از تارعنكبوت سست تر است چنگ مى زنند.

از اين جهت، از روى مكر و نيرنگ وبى انصافى و ستم پيشگى عليه آنان به دلايلى بيهوده و واهى استدلال مى كند.ممكن است هدف وى از اين استدلال و تعليلى كه براى مخالفان خود رديف مى كند اين باشد كه آنان را به چيزى ملتزم كند كه بدان ملتزم نيستند و آن رانمى پذيرند و با اصول تفكرات و عقايد آنان تناسب ندارد.

2. ضعف دليل از جهت اثر: اين ضعف هنگامى است كه استدلال ضعيف وسخيف سبب مى شود تا انسان غافل، اطمينان خويش را به پايه هاى علمى خوداز دست داده آن را به كنارى نهد و به دنبال جايگزينى براى آن برآيد. اين جاست كه به گمراهى و سرگردانى دچار مى شود و آنان كه در كمين او هستند به عنوان نجات دهنده و رهايى بخش به سراغش آمده او را به تاريكى هاى خود وارد ودر درياى ترهات و نادانى هاى خويش غرق و با مطالب گمراه كننده و سخنان بى پايه او را نابود مى سازند. او را ديگر راه رهايى از اين منجلاب نباشد ونداند كه چگونه و كى خويشتن را از آن خلاص كند.

از اين رو لازم است كه دست به كار شده در جست و جوى حق و نابودى و رسوايى باطل برآيد تا خداوند حق را با كلمات خود پايدار سازد.

بل نقذف بالحق على الباطل فيدمغه فاذا هو زاهق ولكم الويل مماتصفون; (1) .

بلكه ما هميشه حق را بر باطل غالب و پيروز مى گردانيم تا باطل را محوونابود سازد. واى بر شما مردم جاهل كه خدا را به وصف كار باطل و بازيچه متصف مى گردانيد.

در اين جا به بيان نمونه هايى چند از استدلال هاى ضعيفى مى پردازيم كه دانشمندان آزاده ما به آنها توجه و التفاتى نكرده اند. چون هدف اين ادله رامى دانستند.