جاذبه و دافعه علی (علیه السلام)

مرتضی مطهری

نسخه متنی -صفحه : 81/ 15
نمايش فراداده

ابن الكواء گفت : واي بر تو ! دستت را مي برد و اينچنين ثنايش مي گوئي ؟ ! گفت : چرا ثنايش نگويم و حال اينكه دوستيش با گوشت و خونم درآميخته است ؟ ! به خدا سوگند كه نبريد دستم را جز به حقي كه خداوند قرار داده است . اين عشقها و علاقه ها كه ما اينچنين در تاريخ علي و ياران وي مي بينيم ما را به مسئله محبت و عشق و آثار آن مي كشاند .

اكسير محبت

شعراي فارسي زبان عشق را " اكسير " ناميده اند . كيمياگران معتقد بودند كه در عالم ، ماده اي وجود دارد به نام " اكسير " ( 1 ) يا " كيميا " كه مي تواند ماده اي را به ماده ديگري تبديل كند . قرنها به دنبال آن مي گشتند . شعرا اين اصطلاح را استخدام كردند و گفتند آن اكسير واقعي كه نيروي تبديل دارد عشق و محبت است زيرا عشق است كه مي تواند قلب ماهيت كند . عشق مطلقا

1 - در برهان قاطع درباره اكسير مي گويد : " جوهري است گدازنده و آميزنده و كامل كننده يعني مس را طلا مي كند ، و ادويه مفيده فايده مند و نظر مرشد كامل را نيز مجازا اكسير مي گويند " .