انسان کامل

مرتضی مطهری

نسخه متنی -صفحه : 202/ 130
نمايش فراداده

ساخته و پرداخته قبلي كه در فضاي عالم قدس پرواز مي كرده " طاير عالم قدسم چه دهم شرح فراق " نيست كه بعد او را در اين قفس ، زنداني كرده باشند و وظيفه اش اين باشد كه فقط زندان را بشكند . اسلام اين را قبول ندارد . بله ، اگر شما شنيده ايد كه عالم ارواح بر عالم اجسام تقدم دارد ، به اين معناست كه سنخ ارواح تقدم دارد ، يعني روح پرتوي است كه تكوينش در اين عالم است ، ولي پرتوي است كه از عالم ديگر به اين عالم تابيده است ، نه اينكه به تمام و كمال در يك جاي ديگري بوده و بعد او را به اينجا آورده اند و در قفس كرده اند . اين فكر يعني فكر تناسخ يك فكر هندي و يك فكر افلاطوني است . افلاطون در بين يونانيها معتقد بود كه روح انسان ساخته و پرداخته عالمي قبل از اين عالم عالم مثل است ، بعد اين ساخته و پرداخته را آورده اند و به حكم مصلحتي در اينجا زنداني كرده اند ، لذا بايد از اين زندان رها شود و برود . ولي اسلام با اين ديد به طبيعت نگاه نمي كند . البته اين را هم عرض كنم ( براي اينكه بعضي اگر تاريخچه هايي را خوانده اند [ توهم نكنند ] ) . نمي خواهم بگويم تمام عرفا اينقدر اشتباه كرده اند ، نه عرفاي بزر گ گاهي لااقل در كلمات خودشان متوجه اين نكته بوده اند و نه ترك جامعه گرائي كرده اند و نه ترك طبيعت گرائي .

آنها به اين نكته كه قرآن آيات آفاق و انفس را در كنار يكديگر ذكر كرده است و اينكه طبيعت هم ، آيه و آئينه جمال حق است ، كاملا توجه كرده اند . مگر شبستري نيست كه در آن منظومه بسيار بسيار عالي وراقي خودش كه واقعا شاهكاري در

عالم انسانيت است ، ( 1 ) مي گويد :

  • به نام آنكه جان را فكرت آموخت چراغ دل به نور جان برافروخت زفضلش هر دو عالم گشت روشن زفيضش خاك آدم گشت گلشن

  • چراغ دل به نور جان برافروخت زفضلش هر دو عالم گشت روشن زفيضش خاك آدم گشت گلشن زفيضش خاك آدم گشت گلشن

در يك جا توجهش به آيات آفاقي كاملا خوب است ، مي گويد :

  • به نزد آنكه جانش در تجلي است همه عالم كتاب حق تعالي است عرض اعراب و جوهر چون حروف است مراتب همچو آيات وقوف است

  • همه عالم كتاب حق تعالي است عرض اعراب و جوهر چون حروف است مراتب همچو آيات وقوف است مراتب همچو آيات وقوف است

غرض اين مطلب است كه گاهي اين توجهات [ در بين عرفا ] هست . يا جامي مي گويد :

  • صلاي باده زد پير خرابات بيا ساقي كه في التاخير آفات جهان مرآت حسن شاهد ماست فشاهد وجهه في كل مرات

  • بيا ساقي كه في التاخير آفات جهان مرآت حسن شاهد ماست فشاهد وجهه في كل مرات فشاهد وجهه في كل مرات

اگر ما قرآن را يك طرف و عرفان را در طرف ديگر بگذاريم ، يعني ببينيم كه قرآن تا چه اندازه به طبيعت توجه دارد و عرفان تا چه اندازه به طبيعت توجه دارد ، متوجه مي شويم كه قرآن بيش از عرفان به طبيعت توجه دارد ، بدون آنكه قرآن مسئله توجه به باطن نفس و رجوع به آن را به شكلي انكار كرده باشد . بنابراين ، انسان كامل قرآن در كنار عقل گرايي و در كنار دل گرائي [ جامعه گرا و طبيعت گرا هم هست ] . حال ارزش هر كدام از اينها چقدر است ، مطلبي است كه وقتي سيماي انسان كامل اسلام را

1 پيدايش اين كتاب هم عجيب است . سؤالهايي از خراسان در مسائل عرفاني از او مي كنند و او اين سؤالها را در يك جلسه جواب مي دهد البته خودش مي گويد كه بعد آنها را بسط داده است و يك شاهكار به وجود مي آورد.