درس هایی از وصیت نامه امام خمینی (ره)

محمد شفیعی مازندرانی

نسخه متنی -صفحه : 100/ 13
نمايش فراداده

هـ . تقارن كتاب و عترت

را ز تقارن ميان كتاب و عترت را مى توان چنين بازگو كرد:

1. رهبر بدون قانون اساسى مستحكم و مدوّن و هم چنين قانون اساسى بدون رهبرى شايسته براى هدايت جامعه، كارايى ندارد بلكه اين دو مكمّل يكديگرند.

2. تعيين عترت و قراردادن آن در كنار كتاب، بيانگر اين حقيقت است كه لازمه «كتاب صامت» يعنى قرآن، داشتن مفسّر و كتاب ناطق است كه همانا جز عترت و اهل بيت رسول خدا نخواهد بود.

3. اسوه راستين حمايت از قرآن، جز اهل بيت نيست و قرآن نيز جز دعوت به پيروى از سيره چنين انسان هايى رسالتى ندارد.

4. حقايق هستى تنها از راه پيشرفت هاى عقلانى براى بشر حاصل نمى آيد; بسيارى از اين حقايق را تنها وحى (قرآن) مى تواند در اختيار جامعه قرار دهد و در اين زمينه جامعه از آگاهان راستين قرآن يعنى اهل بيت بى نياز نيست و در نتيجه قرآن بدون اهل بيت گنجى است دست نايافتنى كه بسيارى از حقايق آن نامكشوف خواهد ماند.

5 . احترام خالصانه به هر يك از قرآن و عترت، احترام به ديگرى است.

6 . همان گونه كه قرآن همواره در دسترس امّت است، عترت نيز چنين است و در دوران غيبت كبرا از باب آن كه دعوت به عترت، دعوت جامعه به سوى نايبان عترت خواهد بود، اداره امور جامعه به عهده حاكم شرع يعنى ولىّ فقيه واجد شرايط است كه توسّط رهنمود معروف: «و امّا الحوادث الواقعة فأرجعوا فيها الى رواة احاديثنا» مورد تأكيد قرار گرفته است; چنانكه آيت اللّه العظمى خويى در كتاب پر ارج خود البيان فى تفسير القرآن، ذيل آيه «لا يأتيه الباطل من بين يديه و لامن خلفه» بدان پرداخته اند.

7. بى اعتنايى به هر يك بى اعتنايى به ديگرى است. بر اين اساس است كه امام امّت در گفتارى جامع و كامل چنين مى گويد:

شايد جمله «لَنْ يَفْتَرِقاحَتّى يَرِدا على الْحَوض» اشاره باشد بر اين كه بعد از وجود مقدّس رسول اللّه ـ صلى اللّه عليه و آله و سلّم ـ هر چه بر يكى از اين دو گذشته است و مهجوريّت هر يك، مهجوريّت ديگرى است.

8 . هر يك از اين دو، گواه صادق بر حقّانيّت وجود ديگرى است. به فرموده پيامبر اسلام «يشهد الثقل الاكبر بالثقل الاصغر و يشهد الثقل الاصغر بالثقل الاكبر»; يعنى: قرآن به حقانيّت عترت و عترت نيز به حقّانيت قرآن گواهى مى دهد. مقام والا و عظمت اهل بيت نيز از اينجا معلوم مى شود.

9. ترديدى نيست كه قرآن در جهان، جاودانه است; وجود عترت نيز در جوامع بشرى جاودانه است و اين دو حافظ يكديگرند.