مثنوی معنوی

جلال الدین محمد بلخی

نسخه متنی -صفحه : 1765/ 1351
نمايش فراداده
 دفتر پنجم از كتاب مثنوى

غالب شدن مكر روبه بر استعصام خر

  • خر بسى كوشيد و او را دفع گفت غالب آمد حرص و صبرش بد ضعيف زان رسولى كش حقايق داد دست گشته بود آن خر مجاعت را اسير زين عذاب جوع بارى وا رهم گر خر اول توبه و سوگند خورد حرص كور و احمق و نادان كند نيست آسان مرگ بر جان خران چون ندارد جان جاويد او شقيست جهد كن تا جان مخلد گردد اعتمادش نيز بر رازق نبود تاكنونش فضل بي روزى نداشت گر نباشد جوع صد رنج دگر رنج جوع اولى بود خود زان علل رنج جوع از رنجها پاكيزه تر رنج جوع از رنجها پاكيزه تر
  • ليك جوع الكلب با خر بود جفت بس گلوها كه برد عشق رغيف كاد فقر ان يكن كفر آمدست گفت اگر مكرست يك ره مرده گير گر حيات اينست من مرده بهم عاقبت هم از خرى خبطى بكرد مرگ را بر احمقان آسان كند كه ندارند آب جان جاودان جرات او بر اجل از احمقيست تا به روز مرگ برگى باشدت كه بر افشاند برو از غيب جود گرچه گه گه بر تنش جوعى گماشت از پى هيضه بر آرد از تو سر هم به لطف و هم به خفت هم عمل خاصه در جوعست صد نفع و هنر خاصه در جوعست صد نفع و هنر