مثنوی معنوی
جلال الدین محمد بلخی
نسخه متنی -صفحه : 1765/ 220
نمايش فراداده
دفتر اول از كتاب مثنوىدر صفت پير و مطاوعت وي
-
دشمن راهست خر مست علف
گر ندانى ره هر آنچ خر بخواست
شاوروهن و آنگه خالفوا
با هوا و آرزو كم باش دوست
اين هوا را نشكند اندر جهان
اين هوا را نشكند اندر جهان
-
اى كه بس خر بنده را كرد او تلف
ژس آن كن خود بود آن راه راست
ان من لم يعصهن تالف
چون يضلك عن سبيل الله اوست
هيچ چيزى همچو سايه ى همرهان
هيچ چيزى همچو سايه ى همرهان