مثنوی معنوی

جلال الدین محمد بلخی

نسخه متنی -صفحه : 1765/ 395
نمايش فراداده
 دفتر دوم از كتاب مثنوى

انكار كردن موسى عليه السلام بر مناجات شبان

  • بى ادب گفتن سخن با خاص حق گر تو مردى را بخوانى فاطمه قصد خون تو كند تا ممكنست فاطمه مدحست در حق زنان دست و پا در حق ما استايش است لم يلد لم يولد او را لايق است هرچه جسم آمد ولادت وصف اوست زانك از كون و فساد است و مهين گفت اى موسى دهانم دوختى جامه را بدريد و آهى كرد تفت جامه را بدريد و آهى كرد تفت
  • دل بميراند سيه دارد ورق گرچه يك جنس اند مرد و زن همه گرچه خوش خو و حليم و ساكنست مرد را گويى بود زخم سنان در حق پاكى حق آلايش است والد و مولود را او خالق است هرچه مولودست او زين سوى جوست حادثست و محدثى خواهد يقين وز پشيمانى تو جانم سوختى سر نهاد اندر بيابانى و رفت سر نهاد اندر بيابانى و رفت