خواستم عرض بكنم كه منطق قرآن اين است پس پرستش در منطق قرآن منحصر نيست به پرستش آگاهانه انسان كه شايد در بسياري از انسانها ناقص ترين اقسام پرستشهاست كه مثلا بايستيم رو به قبله ، دو ركعت نماز بخوانيم در حالي كه روحمان در نماز اصلا وجود ندارد بلكه جاي ديگر مشغول كار ديگر است يك خم و راست ظاهري مي شويم فارابي فيلسوف معروف اسلامي كه در هزار و صد سال پيش مي زيسته و اخيرا به مناسبت هزارمين سال ولادتش ايران و غير ايران دارند از او بسيار تجليل مي كنند ، جمله اي دارد ، مي گويد : صلت السماء بدورانها والارض برججانها والمطر بهطلانه والماء بسيلانه مي گويد آسمان كه گردش مي كند ، آن گردش ، نماز و عبادت و پرستش آسمان است ، و زمين كه تكان مي خورد همين جور ، باران كه ريزش مي كند ، آن ريزش ، پرستش اوست ، آب كه جريان پيدا مي كند ، آن جريان ، پرستش و عبادت اوست . از اين مطلب هم صرف نظر مي كنيم براي اينكه قبول دارم كه مطلبي است در سطحي خيلي بالاتر همين قدر خواستم عرض كرده باشم تا وقتي مي گوييم هر كار اخلاقي خودش يك عمل پرستشانه است ، فكر ما فورا متوجه پرستشهاي آگاهانه اي كه ما خودمان به حسب تكليف انجام مي دهيم نشود به هر حال اين خودش يك حقيقتي است و اهل باطن ، اهل دل مدعي هستند كه اگر انسان در مراتب كمالات معنوي پيش برود و به قول آنها اگر گوش دلش باز بشود ، تسبيح و تحميد موجودات را درك مي كند و مي شنود .
مسئله اينكه شعور از مختصات انسان و حيوان نيست ، در گياهها هم هست ، و حتي منحصر به گياهها هم نيست ، در جمادات هم مرتبه اي از شعور وجود دارد ، جزء مسائلي است كه در علم امروز مطرح است و طرفداراني دارد كه معتقدند هر ذره اي از ذرات عالم ، در حد خودش از درجه اي از شعور بهره مند است .
گفتيم مي گويند اخلاق از مقوله پرستش است ولي پرستش نا آگاهانه معني اين جمله اين است كه قلب انسان به حسب فطرت و غريزه خداي خودش را مي شناسد براي اينكه مثالي براي آگاهانه و نا آگاهانه ذكر كرده باشم [ عرض مي كنم ] مثلش مثل طفل است از نظر غريزه :
بچه اي كه تازه از مادر متولد مي شود همان روزهاي اول و دوم كه هنوز چشمهايش را نمي تواند باز بكند و قطعا از وجود مادر آگاهانه اطلاع ندارد يعني هنوز در ضميرش ، در ذهنش از مادر تصويري ندارد و نمي داند مادري هم دارد ، گرسنه اش كه مي شود سرش راهي خم مي كند ، لبهايش را هي كج مي كند اين طرف و آن طرف ، اين لبها نا آگاهانه در جستجوي پستان مادر است . يعني اگر از اين كودك كسي توضيح بخواهد دنبال چه
1. يعني شما انسانهاييد كه منكوس هستيد ، از اين طرفيد نه رو به آن طرف . 2. مثنوي مولوي ، ج 3 ، ص . 218