معاد

مرتضی مطهری

نسخه متنی -صفحه : 110/ 4
نمايش فراداده

 است به نماز هم اعتقاد داريم ، نماز هم از ضروريات است ، روزه هم از ضروريات است ، حج هم از ضروريات است . اين ايراد وارد نيست ، چون علت اينكه مسلمين معاد را جزء اصول دين قرار داده ا ند اين بوده كه اسلام درباره معاد يك امر علاوه اي از ما خواسته ، يعني نخواسته ما فقط آن را به عنوان يكي از ضروريات اسلام ، به طفيل قبول نبوت قبول كرده باشيم ، خواسته كه خود ما هم مستقلا به آن ايمان و اعتقاد داشته باشيم ، ولو مثلا ما به نبوت اعتقاد نداشته باشيم ، به معاد اعتقاد داشته باشيم . اين كه " ولو " مي گويم نه اينكه از آن صرف نظر مي كنم ، مي خواهم بگويم يك مسأله اي است كه خواسته ما مستقلا به آن ايمان داشته باشيم و لهذا قرآن استدلال مي كند بر قيامت ، استدلال نمي كند بر روزه ، مي گويد روزه را پيغمبر گفته ، ولي استدلال مي كند بر قيامت ، چه آن نوع استدلالي كه پايه آن خود توحيد است ، و چه آن استدلالي كه پايه آن نظام خلقت است .

استدلالهاي قرآن بر معاد

دو نوع استدلال در قرآن هست . يك نوع استدلال بر معاد ، بر اساس توحيد است كه قرآن مي گويد ممكن نيست خدا خدا باشد ولي معادي نباشد ، يعني اگر معاد نباشد خلقت عبث است . اين خودش يك استدلال است . قرآن خواسته روي اين مطلب استدلال كند : " ا فحسبتم انما خلقناكم عبثا و انكم الينا لا ترجعون " ( 1 ) . البته ما روي اين استدلالها بعد بيشتر صحبت مي كنيم ولي حالا اين مدعاي خودمان را كه " معاد از اصول دين است " مي خواهيم بگوييم روي چه حساب است

. قرآن در واقع اين طور مي گويد : يا بايد بگوييد خدايي نيست ، پس خلقت و آفرينش عبث و باطل و بيهوده است ، دنبال حكمت در خلقت نبايد رفت و مانعي نخواهد داشت كه خلقت بر عبث و بيهوده باشد ، و يا اگر خدايي هست كه جهان را آفريده است معادي هم بايد باشد ، معاد متمم خلقت است ، مكمل خلقت است ، جزئي از خلقت است كه با نبودن آن خلقت ناقص است ، خلقت عبث و بيهوده است .

. 1 مؤمنون / 115 : [ آيا چنين پنداشتيد كه ما شما را عبث آفريده ايم و به سوي ما بازگشت نخواهيد كرد ؟ ] .