اسلام، خاتم اديان و محمّد صلي الله عليه و آله ، خاتم پيامبران و قرآن، فرجامبخش كتابهاى آسمانى است و بدين سان، اسلام، زمانشمول و جهانشمول است.
پيامبر صلي الله عليه و آله ابلاغ كننده دينى است كه رنگ ابديّت دارد و زمان، طومار حيات آن را در هم نمىپيچد.
از سوى ديگر، قانون خلقت، چنين است كه پيامبر خدا چونان ديگر انسانها، حيات ظاهرىِ محدودى دارد و به صراحت قرآن، او نيز به كام مرگ خواهد رفت، چنان كه ديگران: «إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُم مَّيِّتُونَ ؛ 1 تو مىميرى و آنان نيز مىميرند».
پيامبر صلي الله عليه و آله رسالت «ابلاغ آموزههاى دين» را برعهده دارد، همانگونه كه «رهبرى و زعامت جامعه» را. به ديگر سخن، پيامبر خدا، هم مرجع فكرى مردم است و هم زعيم و پيشواى سياسى آنان.
بر اين اساس، پرسش جدّى و مهمّى كه هرگز نمىتوان به سادگى از آن گذشت و در درازناى تاريخ نيز، دلمشغولى مهمّ متفكّران اسلامى بوده، اين است كه اين زعيم بزرگ الهى و مرجع بِشْكوهِ خدايى كه آيين خود را «زمانْ شمول» اعلام كرده و خود، روزى پس از گذشت سالها ابلاغ و تبليغ، به سوى رفيق اعلى اوج مىگيرد، براى آينده آيين و مكتبش چه انديشيده است؟ آيا آيندهاى مشخّص را رقم زده است،
زمر، آيه 30.