در الدروس چنين است: «ديوارهاى مسجد تاكنون باقى ماندهاست»؛ و خداوند، عالم است. 1 امّا اكنون، هيچ اثرى از آن نيافتيم... و به اين، اشاره خواهيم كرد.
ياقوت حموى، در معجم البلدان از حازمى نقل مىكند:
اين وادى به وخامت (دُرشتناكى و ناهموارىِ) بسيار، توصيف شده است. 2
از كاربرد واژه «وخامت» در متن، فهميده مىشود كه محلّ مناسبى براى سكونت نيست.
با آن كه اين محل، مسكونى نيست، ياقوت از عرّام نقل كرده است كه:
مردمى از خُزاعه و كنانه در آن ساكناند؛ امّا اندكاند.
در پى توصيف موقعيّت تاريخى اين مكان، واقعه ابلاغ ولايت را گام به گام و مرحله به مرحله در پيش ديد خوانندگان گرامى مىنهيم؛ واقعهاى كه آن چنان اهميّتى به اين مكان بخشيد كه آن را از جمله نشانههاى مهمّ سيره مقدّس نبوى قرار داد. مراحل مختلف واقعه ابلاغ ولايت، عبارتاند از:
1. رسيدن كاروان نبوى به غدير خم در ظهر روز هجدهم ذىحجّة الحرام سال يازدهم هجرى، در بازگشت از حَجّة الوداع.
از زيد بن ارقم نقل است كه:
1 - جواهر الكلام:
20 / 75. 2 - معجم البلدان: 2 / 389.