گفتيم كه پيامبر خدا از آغازين روزهاى ابلاغ پيام رسالت، بر امام و پيشواى پس از خود نيز تأكيد ورزيد و جاى جاى و در مواضع مختلف، در درازناى بيست و سه سال رسالت، با تعبيرهاى مختلف و گفتارهاى گونهگون، «حق» را آشكار نمود و پيشواىِ پس از خود را با ويژگىهاى والا به گونهاى معيّن و مشخّص در پيش ديدهها نهاد و گفتيم كه اين حقگزارىها و ابلاغ حق و نشان دادن آينده پيشوايى، در واپسين حجّ پيامبر خدا (حجّة الوداع) به اوج رسيد و با فرمان الهى، ولايت، «ابلاغ» شد و بدين سان، اين حج، «حَجّة البَلاغ» 1 نام گرفت.
پيامبر خدا، به سال دهم هجرت، آهنگ حج كرد و مردمان را از اين قصد، آگاهانْد. بدين سان، كسان بسيارى براى حجگزارى راهى مكّه شدند تا با پيامبر خدا حج گزارند و مناسك حج را از آن بزرگوار بياموزند.
پيامبر صلي الله عليه و آله با مسلمانان، حج گزارد و به سوى مدينه حركت كرد. در روز هجدهم ذى حجّه، پيامبر صلي الله عليه و آله در حالى كه كسان بسيارى پيشتر از او و قافلههاى بسيارى نيز پس از وى حركت مىكردند، به سرزمينى با نام «غدير خم»، در وادى جُحفه (محلّ جدا شدن راه اهل مدينه و مصرىها و ...) رسيد، در شرايطى كه آفتاب، اوج گرفته بود و بىامان، بر زمينْ حرارت مىريخت.
پيامبر صلي الله عليه و آله به فرمان الهى، دستور داد كه سواران و پيادگان توقف كنند و رفتگان باز آيند و آيندگان برسند. حرارت نيمروز، مردمان را مىآزُرد. لباسها و مَركبها سايهبان شده بودند. پيامبر صلي الله عليه و آله بر انبوهى از جهاز شتران، فراز رفت و خطبه آغاز كرد.
ر.ك: ص 237 (واقعه غدير).