پيامبر صلي الله عليه و آله در بستر آرميده بود و جسم مطهّرش در تب مىسوخت. اكنون از پس سالها تلاش و رنج، آهنگ رحيل داشت. او نگران آينده بود: آينده امّت، آينده آيين نوپا، آينده شجره طيّبهاى كه هنوز نيازمند حراستها، نگهبانىها، آبيارىها و ايثارها بود. فرمود:
برايم برگهاى بياوريد تا برايتان نوشتهاى بنويسم كه پس از آن هرگز گمراه نشويد. 1 غوغا در گرفت و فريادها برخاست. درگيرى در محضر پيامبر خدا اوج گرفت و برخى، سخنى بس ناروا بر زبان راندند. غوغا بدان سان بود كه زنان، بر حال پيامبر صلي الله عليه و آله دل سوزاندند و چون اعتراض كردند، غوغاگران بر آنها طعن زدند. 2 پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود:
به پا خيزيد و برويد. 3 اين وصيّت، نوشته نشد؛ امّا براى بسيارى روشن بود و هست كه محتواى آن، چه بود و چرا نوشته نشد.
بىگمان، محتواى وصيّت، تأكيد بر همان چيزى بود كه در غدير ابلاغ شد: تأكيد بر ولايت و آينده امّت. نكات زير، شاهد اين ادّعايند:
1 - صحيح البخارى: 3 / 1111 /
2888. 2 - ر. ك: الطبقات الكبرى: 2 / 243. 3 - صحيح البخارى: 1 / 54 / 114. نيز، ر.ك: ص 379
(درخواست برگه و مركّب).