دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ

مؤلفان: محمد محمدی ری شهری، محمدکاظم طباطبایی، محمود طباطبائی نژاد؛ مترجمان: عبدالهادی مسعودی، مهدی مهریزی، ابوالقاسم حسینی، جواد محدثی، محمدعلی سلطانی

جلد 3 -صفحه : 325/ 84
نمايش فراداده

مريم مبالغه شد، مكنيد؛ بلكه مرا بنده‏خدا و پيامبر او بخوانيد».

سپس چنين به من خبر رسيده است كه كسى از ميان شما مى‏گويد: «به خدا سوگند، اگر عمر بميرد، با فلانى بيعت مى‏كنم».

كسى فريب اين را نخورد كه بگويد: «بيعت با ابو بكر ناگهانى بود؛ ولى [به نيكويى [پايان يافت» 1 .

بدانيد كه آن، اين گونه (ناگهانى) بود؛ ولى خدا شرّش را نگه داشت و در ميان شما، كسى مانند ابو بكر نيست كه گردن‏ها در برابرش فرود آيند. هر كس بدون مشورت با مسلمانان، با كسى بيعت كند، بيعت‏كننده و بيعت‏شونده پيروى نمى‏شوند؛ چرا كه آن دو خود را به كشتن داده‏اند. 2 ابن ابى الحديد، پس از نقل خطبه عمر از طبرى 3مى‏گويد: اين، حديثى است كه سيره‏نويسان، بر آن اتّفاق نظر دارند و روايت‏هاى ديگر نيز با افزوده‏هايى در اين باره هست.

مدائنى نقل مى‏كند كه چون ابو بكر، دست عمر و ابو عبيده را گرفت و به مردم گفت: «يكى از اين دو مرد را براى شما مى‏پسندم»، ابو عبيده به عمر گفت: «دستت را دراز كن تا با تو بيعت كنم» و عمر گفت: در اسلام، نادانى و لغزشى جز اين نداشته‏اى! آيا اين را مى‏گويى، در حالى كه ابو بكر حاضر است؟

سپس عمر به مردم گفت: كدام يك از شما را خوش مى‏آيد كه بر قدم‏هايى كه پيامبر صلي الله عليه و آله براى نمازْ مقدّم داشت، مقدّم شود؟ [اى ابو بكر![ پيامبر خدا تو را براى دينمان پسنديد؛ آيا ما براى دنيايمان نپسنديم؟! سپس دستش را به سوى ابو بكر دراز كرد و با او بيعت نمود.

1 -  اين، جمله‏اى است كه خودِ عمر، پيش‏تر، در جمع مسلمانان گفته بود. ر.ك: حديث پيشين.(م)

2 -  صحيح البخارى: 6/2503/6442، مسند ابن حنبل: 1/121/391 .

3 -  تاريخ الطبرى: 3 / 203 .