دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ

مؤلفان: محمد محمدی ری شهری، محمدکاظم طباطبایی، محمود طباطبائی نژاد؛ مترجمان: عبدالهادی مسعودی، مهدی مهریزی، ابوالقاسم حسینی، جواد محدثی، محمدعلی سلطانی

جلد 4 -صفحه : 369/ 296
نمايش فراداده

امير مؤمنان ـ: عبد اللّه‏ بن قعين گويد:... نزد امير مؤمنان آمدم و آنچه درباره خرّيت شنيده بودم و آنچه به پسرعمويش گفته بودم و آنچه را وى پاسخ داده بود، به على گزارش دادم.

فرمود: «او را رها كن. اگر حق را پذيرفت و بازگشت، او را بدين امر بشناسيم و از او بپذيريم، و اگر سر باز زد، او را بخواهيم».

گفتم: اى امير مؤمنان! چرا الان او را نمى‏گيرى تا از او وثيقه بستانى [و از شرّ او اطمينان حاصل كنى]؟

فرمود: «اگر با هر كسى كه او را متّهم مى‏كنيم، چنين رفتار كنيم، بايد زندان‏ها را از آنان پُر سازيم و معتقد نيستم كه حمله به مردم و زندان كردن و كيفر دادن آنها روا باشد، مگر آن‏كه مخالفت با ما را آشكار سازند. 1

ر.ك: ج 6، ص 447 (شورش خرّيت بن راشد).

8 / 10

پرهيزاندن از شكنجه

1726.امام على عليه السلام : آن‏كه به شخصى از روى ستم تازيانه زند، خداوند ـ تبارك و تعالى او را به تازيانه آتشين خواهد زد. 2

1727.امام على عليه السلام : دشمن‏ترينِ بنده نزد خداوند، كسى است كه پشتِ مسلمانى را به ناحقْ برهنه كند، و كسى را كه او را نزده است، به ناحق كتك زند، و كسى را كه قصد كشتن او را نداشته است، بكشد. 3 1728.امام على عليه السلام ـ از نامه‏اش به مأموران خراج (ماليات) ـ: اگر خداوند براى ستم و بيداد كه از آن نهى فرمود، كيفرى كه از آن ترسند، نمى‏نهاد، پاداشى كه در پرهيز از

1 -  الغارات: 1/333، و 1 / 335، بحارالأنوار: 33/407/628، شرح نهج‏البلاغة: 3/129.

2 - دعائم الإسلام: 2/541/1927.

3 - دعائم الإسلام: 2/444/1551، تهذيب الأحكام: 10/148/588 .