زبان او آزارى نبينند، جز آن كه براى حق باشد؛ و آزار مسلمانان روا نيست، مگر آنجا كه واجب شود. 1
1732.وقعة صفين ـ به نقل از عبد اللّه بن شريك ـ: حجربن عدى و عمرو بن حمق بيرون شدند، در حالى كه برائت و لعن بر شاميان را آشكار مىكردند. على عليه السلام به آنان پيغام داد كه از آنچه به من خبر رسيده، خوددارى كنيد.
آن دو نزد على عليه السلام آمدند و گفتند: اى اميرمؤمنان! مگر ما برحق نيستيم؟
فرمود: «چرا».
گفتند: مگر آنان بر باطل نيستند؟
فرمود: «چرا».
گفتند: پس چرا ما را از دشنام دادن آنان، باز داشتى؟
فرمود: «دوست نداشتم شما جزو لعنكنندهها و دشنامدهندهها باشيد كه دشنام بدهيد و برائت بجوييد؛ امّا اگر بدىهاى رفتارى آنان را بازگو مىكرديد ومىگفتيد: "روش آنان چنين است و رفتارشان چنان است"، به سخن حق، نزديكتر بود و در عذر آورى، رساتر؛ و اگر به جاى لعن آنان و برائت جُستن از آنها مىگفتيد: "بار خدايا! خون ما و آنان را حفظ كن، ميان ما و آنان را اصلاح كن و آنان را از گمراهى برَهان، تا آنكه حق را نمىداند، بشناسد و آن كه به گمراهى و دشمنى آزمند است، از آن باز ايستد"، اين، نزد من دوستداشتنىتر بود و براى شما بهتر».
آن دو گفتند: اى امير مؤمنان! پندت را مىپذيريم و به ادب تو مؤدّب مىشويم. 2
1 -
نهجالبلاغة: خطبه 167، بحارالأنوار: 32/40/26. 2 - وقعة صفّين: 103، بحارالأنوار:
32/399/369 ـ 373. نيز، ر . ك : نهجالبلاغة: خطبه 206 .