على عليه السلام به لحاظ اهميّت بازار و نقشآفرينى شگرف آن در اقتصاد و معيشت مردم، بهگونهاى مستقيم، بر بازار و چگونگى داد و ستد در آن، نظارت مىكرد. آن بزرگوار، هر روز صبح به بازارهاى كوفه مىرفت و به تعبير راوى، چونان «معلّم كودكان»، بازاريان را به تقوا و دورى از كمفروشى، دروغ، خيانت و ظلم، سفارش مىكرد. متونى كه اين نظارت مستقيم را گزارش كردهاند، بسى خواندنى و درسآموز است. امام، درميان مسلمانان فرياد برمىآورد كه در معامله «غِش» نكنند، احتكار روا ندارند، انصاف را پيشه سازند و كالا را بدانگونه كه هست، عرضه كنند، نيكنمايى نكنند، با مراجعه كنندگان، با خُلق و خوى انسانى برخورد كنند، به هنگام خريد كالا، فروشنده را كمارزش نسازند، و چون آهنگ فروش چيزى داشتند، كالاى خود را چنان و چنين، وا ننمايند و....
همه اين گفتارها و هشدارها و توصيههاى امام به بازاريان در رعايت انصاف، عدالت و خلق و خوى انسانى و كرامت و رادمردى، شايان توجّهاند.
حكومت، در نگاه امام على عليه السلام ، براى مردم و در جهت احقاق حقوق مردم است. چنين است كه بخشى از نيازهاى مالى حكومت را بايد مردم بپردازند؛ همانها كه از وجود حكومت، بهره مىگيرند و در سايه آن، به توليد و تجارت و... مىپردازند. وضعِ ماليات در تمام نظامها با چنين آهنگى شكل مىگيرد، گو اينكه چگونگى فراگيرى و وصول آن در نظامهاى مختلف، متفاوت است. در سياست علوى، ضمن تأكيد بر وضعِ ماليات و مسئوليت دولت در فراگيرى گرفتن آن از مردم، نوعِ نگاه به ماليات و چرايى و چگونگى گرفتن آن از مردم، شايان توجّه است. اعتماد به مردم، تأكيد بر عدم مشكلآفرينى براى مردم، توجّه دادن مردم به جايگاه ماليات و اهميّت آن و... شايان توجه است.