دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ

مؤلفان: محمد محمدی ری شهری، محمدکاظم طباطبایی، محمود طباطبائی نژاد؛ مترجمان: عبدالهادی مسعودی، مهدی مهریزی، ابوالقاسم حسینی، جواد محدثی، محمدعلی سلطانی

جلد 5 -صفحه : 368/ 115
نمايش فراداده

ناخشنودى از حكومت من، هم‏داستان شده‏اند و مردم را براى اصلاحْ فرا خوانده‏اند و من تا زمانى كه از وحدت شما اطمينان داشته باشم، مقاومت مى‏كنم و اگر آنان دست بردارند، من هم دست برمى‏دارم و با آنان كارى ندارم و به همان گزارش‏هايى كه از آنان به من مى‏رسد، اكتفا مى‏كنم». 1 2130.الجمل: وقتى گروهى [از مردم] بر مخالفت با اميرمؤمنانْ يك‏سخن و آماده حركت به سمت بصره شدند و خبرش به او رسيد و نامه‏اى به او رسيد كه از آن گروه‏گزارش مى‏داد، ابن عبّاس، محمّد بن ابى بكر، عمّار بن ياسر و سهل بن حنيف را فراخواند و آنان را از نامه و حركت آن گروه به سوى بصره، آگاه ساخت.

محمّد بن ابى بكر گفت: اى اميرمؤمنان! آنان چه مى‏خواهند؟ تبسّمى كرد و فرمود: «خونخواه عثمان شده‏اند».

محمّد گفت: به خدا سوگند كه عثمان را كسى جز آنان نكُشت.

آن گاه اميرمؤمنان فرمود: «در اين باره، نظر مشورتى خود را با من در ميان گذاريد».

عمّار بن ياسر گفت: نظر من حركت به سمت كوفه است؛ زيرا مردمانش پيروان ما هستند و اين گروه به سوى بصره روانه شده‏اند.

ابن عبّاس گفت: اى اميرمؤمنان! نظر من آن است كه فردى را به سمت كوفه روانه كنى تا كوفيان با تو بيعت كنند و نامه‏اى براى [ابوموسى [اشعرى بنويسى كه برايت بيعت بگيرد. سپس حركت كنيم و به كوفه ملحق شويم و پيش از آن كه آنان وارد بصره شوند، كارشان را بسازى، و نامه‏اى به اُمّ سلمه بنويسى كه به همراهت بيرون آيد، زيرا او براى تو مايه قوّت است.

اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: «[نه؛] خودم و همراهانم در تعقيب آنان حركت مى‏كنيم.

تاريخ الطبرى: 4/445، الكامل فى التاريخ: 2/311 و 312. نيز، ر. ك: الإمامة والسياسة: 1/74 .