اينان، در نهايت نيز به همراه لشكر كوفه به سپاه امام على عليه السلام ملحق شدند. برخى متون، اعزام سپاه كوفه را نتيجه فعّاليتهاى اين دو تن مىدانند 1 و بعضى ديگر، از اعزام اشتر به كوفه و اخراج ابو موسى از قصر حكومتى سخن گفتهاند. 2
از مالك اشتر نيز به عنوان فرستاده امام على عليه السلام ياد شده است. بيشتر متون، او را آخرين فرستاده دانسته و گفتهاند: بر اثر كوشش وى، مردم كوفه بسيج شدند و لشكرى براى كمك به على عليه السلام فرستادند 3 و بعضى ديگر، اعزام اشتر را در ابتداى كار دانستهاند و فعّاليت او را ناموفقْ تلقّى كردهاند. 4 گفتنى است كه اشتر، از وجهه بىمانندى در ميان كوفيان برخوردار بود. او چند ماه پيش از اين تاريخ و در اوج قدرت خليفه سوم، توانست شهر را تصرّف كند و عليه عثمان بشورانَد. بنابراين، احتمال قوى آن است كه اشتر، آخرين نماينده بوده و براى تمام كردنِ كار، روانه شده است؛ امّا نقلى كه او را نماينده اوّل و ناموفّق معرّفى مىكند، گزارش سيف بن عمر است كه دشمنى آشكار و بى منطق او با مالك اشتر، در جاىْ جاى كتاب تاريخ الطبرى مشهود است.
همچنين بعضى از منابع ديگر، از درخواست خودِ اشتر براى اعزام به كوفه سخن گفتهاند؛ 5 زيرا ابو موسى، فرماندار عثمان بر كوفه بود و على عليه السلام قصد عزل او را داشت؛ ولى به درخواست مالك اشتر و بهخاطر او، ابو موسى را بر ولايت كوفه باقى گذارد. عمل اشتر، گوياى اين است كه او براى جبران خطاى قبلى خود، دست به اين كار زده است.
1 - أنساب الأشراف: 3/32، الجمل: 261 و 262. 2 - تاريخ الطبرى: 4/486، الكامل فى التاريخ: 2/329، شرح نهج البلاغة: 14/17 . 3 -
تاريخ الطبرى: 4/486، الكامل فى التاريخ: 2/329، شرح نهج البلاغة: 14/17 .
4 - تاريخ الطبرى: 4/482 ، الكامل فى التاريخ: 2/327. 5 - الجمل: 251، تاريخ الطبرى: 4/486، الكامل فى التاريخ:
2/329.