دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ

مؤلفان: محمد محمدی ری شهری، محمدکاظم طباطبایی، محمود طباطبائی نژاد؛ مترجمان: عبدالهادی مسعودی، مهدی مهریزی، ابوالقاسم حسینی، جواد محدثی، محمدعلی سلطانی

جلد 6 -صفحه : 439/ 204
نمايش فراداده

كار را بر ايشان سخت كرده‏اند و بيمِ هلاكِ سپاه شام مى‏رود، به معاويه گفت: آيا تو را پيشنهادى بدهم كه ما را همبستگى و ايشان را گسستگى افزايد؟

گفت: آرى.

گفت: قرآن‏ها را بر مى‏افرازيم و سپس مى‏گوييم: هر چه در اين قرآن‏هاست، ميان ما و شما داورى كند. اگر برخى از ايشان، اين را نپذيرند، برخى ديگر خواهند گفت: «آرى؛ رواست كه آن را بپذيريم» و بدين‏سان، ميانشان گسستگى پديد خواهد آمد. و اگر بگويند: «آرى، به حكم قرآن تن مى‏دهيم»، آن‏گاه ما اين كشتار را از خويش وا مى‏گشاييم و جنگ را به وقتى معيّن يا نامعيّن وا مى‏نهيم.

پس قرآن‏ها را بر نيزه‏ها برافراشتند و گفتند: اين است كتاب خداى كه ميان ما و شما حكم مى‏كند. و اگر اين داورى را نپذيريد و جنگ ادامه يابد پس از شاميان، چه كس مرزبان ايشان خواهد بود و پس از عراقيان، چه كس حريم ايشان را پاس خواهد داشت؟

چون سپاه على عليه السلام ، قرآن‏هاى برافراشته را ديدند، گفتند: كتاب خداىرا اجابت مى‏كنيم و به آن باز مى‏گرديم. 1

2573.تاريخ اليعقوبى: ياران على عليه السلام برتاختند و سخت بر ياران معاويه هجوم آوردند تا به معاويه بس نزديك شدند. آن‏گاه، معاويه اسبش را خواست تا با آن بگريزد.

عمرو بن عاص به وى گفت: به كدام سو مى‏روى؟

گفت: مى‏بينى چه پيش آمده است! آيا انديشه‏اى دارى؟

گفت: تنها يك چاره باقى مانده است: قرآن‏ها را برافرازى و ايشان را به حكم

تاريخ الطبرى: 5/48، الكامل فى التاريخ: 2/386، الإمامة والسياسة: 1/135.