دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ

مؤلفان: محمد محمدی ری شهری، محمدکاظم طباطبایی، محمود طباطبائی نژاد؛ مترجمان: عبدالهادی مسعودی، مهدی مهریزی، ابوالقاسم حسینی، جواد محدثی، محمدعلی سلطانی

جلد 6 -صفحه : 439/ 276
نمايش فراداده

عثمان اختصاص داشت، در متن پيمان به آن اشاره مى‏شد و آنچه در سخنان امام عليه السلام يا در نامه‏هاى بين او و معاويه در اين زمينه آمده، نمى‏تواند روشن‏كننده موضوع داورى باشد.

به‏نظر مى‏رسد موضوع حكميّت، حلّ اختلاف طرفين در همه موارد است و نيازى به ذكر آن نيست. اختلاف، گاه بر سر مسائل زناشويى است (چنان‏كه در آيه 35 سوره نساء آمده)، گاه بر سر مسائل سياسى است (چنان‏كه در جريان جنگ صِفّين اتفاق افتاد) و گاه در مسائل ديگر. در همه موارد، داوران بايد درباره همه مسائل مورد اختلاف ميان طرفين داورى كنند و زمينه مصالحه را فراهم سازند.

بنابراين، منحصر كردن موضوع حكميّت در جنگ صِفّين به مسئله قاتلان عثمان، صحيح نيست؛ بلكه موضوع حكميّت، همه مسائل مورد اختلاف ميان امام عليه السلام و معاويه بود و عدم ذكر موضوع خاص در متن پيمان به همين جهت است. البته اين دامنه، شامل تعيين خليفه نمى‏شد. وظيفه داوران، حلّ اختلاف دو سپاه كوفه و شام و فيصله دادن به جنگ و خونريزى بود، نه تعيين خليفه. در واقع، آنچه با تزوير عمرو بن عاص، به عنوان رأى نهايى اعلام شد، خارج از موضوع حكميّت و اختيارات داوران بود.

4 . علّت فريب خوردن سپاه امام

اكنون بايد ديد كه: چرا سپاهيان امام على عليه السلام فريب خوردند؟ و چرا ندانستند يا نخواستند بدانند قرآن بر نيزه افراشتن شاميان، نيرنگى است كه مى‏خواهند بدين‏وسيله آنان را از جنگ بازدارند؟ و چرا سخنِ امام خود را نشنيدند و او را به پذيرفتن حَكَميّت مجبور گردانيدند؟

در پاسخ اين سؤال بايد گفت: اگر چه در سپاهيان امام عليه السلام كسانى بودند كه گوش به فرمان او داشتند و مى‏خواستند جنگ تا پيروزى سپاه كوفه ادامه يابد؛ امّا اسناد