دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ

مؤلفان: محمد محمدی ری شهری، محمدکاظم طباطبایی، محمود طباطبائی نژاد؛ مترجمان: عبدالهادی مسعودی، مهدی مهریزی، ابوالقاسم حسینی، جواد محدثی، محمدعلی سلطانی

جلد 6 -صفحه : 439/ 291
نمايش فراداده

درباره اين شخص و امثال و نظاير او گفته مى‏شود كه: شيطان از جانب دين آنان بر آنان وارد مى‏شود، و از دين مى‏گريزند، چون گريختن تير از كمان و به هيچ چيز از اسلام، پايبند نمى‏مانند.

شگفتا كه اينان جامه زهد به تن دارند و ظاهرى عبادتگرانه يا قيافه‏اى زاهدانه؛ امّا از نگاه پيامبر صلي الله عليه و آله از دين به دَر هستند و از حقيقت به دور. اينان عنوان «قارى» را نيز يدك مى‏كشيدند. طُرفه آن كه اين ويژگى آنان را نيز پيامبر صلي الله عليه و آله بر نموده و چگونگى‏اش را روشن كرده است:

يَقرَؤونَ القُرآنَ لا يُجاوِزُ حَناجِرَهُم!

قرآن مى‏خوانند و قرآن از حنجرهايشان فراتر نمى‏رود.

عنوان «قارى»، از آن روى كه در تاريخ اسلام زمينه‏اى اجتماعى يافته، شايسته است كه به اجمالْ تبيين شود:

جريان قُرّاء و شكل‏گيرى آن

در جامعه اسلامى كسانى به نيكوخوانى قرآن شهره بودند. اينان در جامعه اسلامى از محبوبيتى شايان توجّه و رويكردى شايسته برخوردار بودند، تا بدان جا كه گاه در تعيين مناصب، عنوان «قارى» و از «قُرّاء» بودنْ امتيازى به‏شمار مى‏رفت. 1 اين‏گونه كسان در گذرگاه زمان فزونى يافتند. آنان براى مشخّص شدن خود، كلاه ويژه‏اى بر سر مى‏نهادند كه بدان «بُرنُس» گفته مى‏شد 2 و آنان به آن جهت «اصحاب بَرانِس» نيز ناميده مى‏شدند.

قُرّاء در مكّه، مدينه، شام و كوفه پراكنده بودند؛ امّا بيشترين حضور آنان در كوفه بود. 3 قُرّاء در امور سياسى غالبا شركت نمى‏كردند، امّا به روزگار عثمان، انتقاد عليه

1 - تاريخ الطبرى: 3/99، الطبقات الكبرى: 2/352 وج 1/226.

2 -  ابن ابى الحديد گفته: علامت آنان اين بود كه وسط سرشان را مى‏تراشيدند و موها در اطراف سرشان مثل تاج حلقه‏اى مى‏گشت (شرح نهج البلاغة: 8 / 123. نيز، ر. ك: بحار الأنوار: 68 / 289).

3 -  حياة الشعر فى الكوفة: 244.