دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ

مؤلفان: محمد محمدی ری شهری، محمدکاظم طباطبایی، محمود طباطبائی نژاد؛ مترجمان: عبدالهادی مسعودی، مهدی مهریزی، ابوالقاسم حسینی، جواد محدثی، محمدعلی سلطانی

جلد 7 -صفحه : 344/ 153
نمايش فراداده

هَيهاتَ! أن أطلَعَ بِكُم سَرارَ العَدلِ أو اُقيمَ اعوِجاجَ الحَقِّ! 1 هيهات كه به يارى شما تاريكى را از چهره عدالت بزدايم و كجى‏اى را كه در حق راه يافته، راست نمايم!

چرا آنان را درد جانكاه حيات سياسى خود دانسته، مى‏فرمود:

اُريدُ اُداوي بِكُم وأنتُم دائي. 2 مى‏خواهم به وسيله شما درمان كنم؛ امّا شما درد من هستيد.

و از نافرمانى‏ها و سركشى‏ها ناله مى‏كرد و مى‏فرمود:

مُنيتُ بِمَن لا يُطيعُ. 3 به كسانى مبتلا شده‏ام كه پيروى نمى‏كنند.

و از گرايش‏هاى پراكنده، وانبوه بى‏ثمرِ حضور با دل‏هاىِ ناپيوسته‏شان شكوه مى‏كرد و مى‏فرمود:

لا غِناءَ في كَثْرةِ عَدَدِكُم مَعَ قِلَّةِ اجتِماعِ قُلوبِكُم. 4 بى‏نيازى با شمارِ بسيارتان نيست، با آن كه دل‏هايتان، كم به هم پيوسته است.

و داشتن يارانى اندك در حدّ نيروهاى بدر را تمنّا مى‏كرد و مى‏فرمود:

لو كانَ لي بِعَدَدِ أهلِ بَدرٍ .... 5 اگر يارانى به تعداد بدريان داشتم....

و...؟

بارى! آن همه واپسگرايى، پس از آن رويكرد شگفت در هنگامه بيعت، ريشه در

1 - ر.ك: ص 38، ح 2769.

2 - جلد ششم / بخش ششم / پيكار دوم / فصل سيزدهم / آغاز برانگيخته شدن اعتراض.

3 -  فصل سوم / گرفتار نافرمانان.

4 -  فصل سوم / سپاهِ فراوان، امّا بى‏ثمر.

5 - فصل سوم / آرزوى يارانى به تعداد اهل بدر.