دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ

مؤلفان: محمد محمدی ری شهری، محمدکاظم طباطبایی، محمود طباطبائی نژاد؛ مترجمان: عبدالهادی مسعودی، مهدی مهریزی، ابوالقاسم حسینی، جواد محدثی، محمدعلی سلطانی

جلد 7 -صفحه : 344/ 154
نمايش فراداده

چه داشت؟

آن تنهايى شگفت‏آور، پس از آن رويكرد ناباورانه در تأييد و همراهى، آيا نشان‏دهنده آن نيست كه حكومت كردن بر اساس مبانى سياست علوى و با شيوه رفتار حكومتىِ على عليه السلام ، عملاً و در عينيت جامعه، امكان‏پذير نيست ومدينه فاضله علوى، صحنه‏اى جز صفحه ذهن و عالم پندار ندارد؟

در اين بحث مى‏كوشيم تا در حدّ توان و امكان، بر اساس متون تاريخى و واقعيت جامعه اسلامى آن روز، به پاسخ سؤال ياد شده بپردازيم. امّا پيش‏تر، سزاوار است كه چند نكته را، گرچه گذرا، طرح كنيم:

1. نقش خواص در دگرگونى‏هاى سياسى و اجتماعى

نقش خواص و نخبگان در دگرگونى‏هاى جامعه، نقشى بنيادين و گسترده است. آنها بيشترين و مؤثّرترين تأثير را در تحوّلات سياسى و اجتماعى، در طول تاريخ اين بخش از جامعه داشته‏اند. 1به واقع، آنان غالباً به جاى توده‏هاى مردمْ تصميم مى‏گيرند، و مردمان، غالباً در پيروى از آنان، درنگ نمى‏كنند. شگفتا كه در اين نقش‏آفرينى و جريان‏سازى، آنان بدان‏گونه نقش بازى مى‏كنند كه مردم مى‏پندارند خود، تصميم گرفته‏اند و با اراده خود، راه مى‏روند!

در روزگارى همچون صدر اسلام، رؤساى قبايل، در دگرگونى‏هاى سياسى و اجتماعى، نقشِ محورى داشتند. در روزگارى ديگر، نخبگان فكرى و پيشوايان اجتماعى چنين نقشى داشتند، و امروز، سردمداران احزاب و تشكّل‏هاى سياسى و مديران نهادهاى بزرگ فرهنگى، آموزشى و اطّلاع‏رسانى و گردانندگان مطبوعات و ديگر رسانه‏ها ، جريان‏سازان و نقش‏آفرينان و تصميم‏گيرندگان اصلى جوامع هستند.

ر.ك: ميزان الحكمة با ترجمه فارسى / جلد دهم / بخش 418 / آنچه توده مردم را فاسد مى‏كند.