دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ

مؤلفان: محمد محمدی ری شهری، محمدکاظم طباطبایی، محمود طباطبائی نژاد؛ مترجمان: عبدالهادی مسعودی، مهدی مهریزی، ابوالقاسم حسینی، جواد محدثی، محمدعلی سلطانی

جلد 7 -صفحه : 344/ 252
نمايش فراداده

مى‏فرمود: «آيا براى اسيرتان غذا فرستاديد؟». 1

2954.بحار الأنوار ـ به نقل از لوط بن يحيى ، از اساتيدش در روايت ـ: [على عليه السلام [ساعتى طولانى بى‏هوش بود و به‏هوش آمد. پيامبر خدا نيز چنين بود، يعنى ساعتى طولانى بى‏هوش مى‏شد و دوباره به‏هوش مى‏آمد؛ چرا كه آن حضرت هم مسموم شده بود. چون به هوش آمد، امام حسن عليه السلام ظرف شيرى به وى داد. اندكى از آن نوشيد. سپس آن را از دهانش دور ساخت و فرمود: «نزد اسيرتان ببريد».

سپس به حسن عليه السلام فرمود: «فرزندم! به حقّى كه بر تو دارم، قَسمت مى‏دهم كه آب و غذايش را خوب قرار دهيد و تا لحظه مرگ من با او مدارا كنيد. از آنچه خود مى‏خورى و مى‏نوشى به او هم بخوران و بنوشان تا برتر از او باشى». در آن هنگام شير نزد ابن ملجم بردند و آنچه را امير مؤمنان درباره او گفته بود، به او خبر دادند. 2

5 / 1 ـ 2

مبادا مُثله‏اش كنيد!

2955.امام على عليه السلام : در وصيّتى كه پس از ضربت ابن ملجم ملعون به امام حسن و امام حسين عليهما السلام داشت ـ: اى فرزندان عبدالمطّلب! مبادا ببينم كه وارد خون‏هاى مسلمانان شده‏ايد و مى‏گوييد: امير مؤمنان كشته شده است. هلا، كه به قصاص خون من جز قاتلم را نكشيد! بنگريد، اگر من از اين ضربت او مُردم، به او يك ضربت در مقابل آن ضربت بزنيد. اين مرد را مُثله نكنيد، كه از پيامبر خدا شنيدم مى‏فرمود: «از مثله كردن بپرهيزيد، هرچند نسبت به سگ هار و گزنده!». 3

1 -  الفتوح: 4/279.

2 - بحارالأنوار: 42/289.

3 -  نهج‏البلاغة: نامه 47، روضة الواعظين: 152، تاريخ الطبرى: 5/148.