شیعه در اسلام

سید محمد حسین طباطبایی

نسخه متنی -صفحه : 312/ 173
نمايش فراداده

ميگذارد و هرگز حاضر نميشود كه قلمروفرمانروائى و زمامدارى خود را سر خود رها كرده و از بقاء و زوال آن چشم پوشد .

رئيس خانواده اى كه براى سفر چند روزه يا چند ماهه ميخواهد خانه و اهل خانه را وداع كند , يكى از آنان را ( يا كسى ديگر را ) براى خود جانشين معرفى كرده امورات منزل را بوى ميسپارد .

رئيس مؤسسه يا مدير مدرسه يا صاحب دكانى كه كارمندان يا شاگردان چندى زير دست دارد , حتى براى چند ساعت غيبت ,يكى ازآنان را بجاى خود نشانيده ديگران را بوى ارجاع ميكند وبهمين ترتيب .

اسلام دينى است كه بنص كتاب و سنت بر اساس فظرت استوار است و آئينى است اجتماعى كه هر آشنا و بيگانه اين نشانى را از سيماى آن مشاهده ميكندو عنايتى كه خدا و پيغمبر باجتماعيت اين دين مبذول داشته اند هرگز قابل انكار نبوده و با هيچ چيز ديگرى قابل مقايسه نيست .

پيغمبر اكرم (ص ) نيز مسئله عقد اجتماع را در هر جائى كه اسلام در آن نفوذپيدا ميكرد , ترك نميكرد و هر شهر يا دهكده اى كه بدست مسلمين ميافتاد ,در اقرب وقت والى و عاملى در آنجانصب و زمام اداره امور مسلمين را بدست وى ميسپرد حتى در لشگرهائى كه بجهاد اعزام ميفرمود , گاهى براى اهميت مورد بيش از يك رئيس و فرمانده بنحو ترتب براى ايشان نصب مينمود حتى در جنگ موته چهار نفر رئيس تعيين فرمود كه اگر اولى كشته شد دومى را , واگر دومى كشته شد سومى را , و همچنين .

برياست و فرماندهى بشناسند .

و همچنين بمسئله جانشينى عنايت كامل داشت و هرگز در مورد لزوم , از نصب جانشين فروگذارى نمينمود و هر وقت از مدينه غيبت ميفرمود والى