شیعه در اسلام

سید محمد حسین طباطبایی

نسخه متنی -صفحه : 312/ 179
نمايش فراداده

امامت در بيان معارف الهيه

(180) گذشته از اينها خليفه دوم در حديث (181) ابن عباس به اين حقيقت اعتراف مينمايد وى ميگويدمن فهميدم كه پيغمبر اكرم (ص ) ميخواهد خلافت را تسجيل كند , ولى براى رعايت مصلحت بهم زدم .

ميگويد : خلافت از آن على بود (182) ولى اگر بخلافت مينشست مردم را بحق و راه راست وادار ميكرد و قريش زير بار آن نميرفتند از اين روى وى را از خلافت كنار زديم .

با اينكه طبق موازين دينى بايد متخلف از حق را بحق وادار نمود نه حق را براى خاطر متخلف ترك نمود موقعيكه براى خليفه اول خبر آوردند كه جمعى از قبائل مسلمان از دادن زكوه امتناع ميورزند , دستور جنگ داد و گفت ( اگر عقالى راكه پيغمبر خدا ميدادند بمن ندهند با ايشان ميجنگم ) (183) و البته مراد از اين سخن اين بود كه بهر قيمت تمام شود بايد حق احياء شود البته موضوع خلافت حقه از يك عقال مهمتر و با ارزشتر بود .

4 - امامت در بيان معارف الهيه

در بحثهاى پيغمبر شناسى گذشت كه طبق قانون ثابت و ضرورى هدايت عمومى , هر نوع از انواع آفرينش از راه تكوين و آفرينش بسوى كمال و سعادت نوعى خود هدايت و رهبرى ميشود .