شیعه در اسلام

سید محمد حسین طباطبایی

نسخه متنی -صفحه : 312/ 4
نمايش فراداده

آن تا ميتواند كامروا بوده به خواسته و آرزوهاى خود برسد .

و به عبارتى ديگر تا ميتواند نيازمنديهاى خود را از جهت بقاء وجود به طور كاملترى رفع نمايد .

و از اينجاست كه انسان پيوسته اعمال خود را به مقررات و قوانينى كه بدلخواه خود وضع كرده يا از ديگران پذيرفته تطبيق ميكند و روش معينى در زندگى خود اتخاذ مينمايد , براى تهيه وسايل زندگى كار ميكند زيرا تهيه وسايل زندگى را يكى از مقررات ميداند , براى التذاذ ذائقه و رفع گرسنگى و تشنگى غذا ميخورد و آب ميآشامد زيرا كه خوردن و آشاميدن را براى بقا سعادتمندانه خود ضرورى ميشمارد و به همين قرار .

قوانين و مقررات نامبرده كه در زندگى انسان حكومت ميكند بيك اعتقاد اساسى استوارند و انسان در زندگى خود بآن نكته تكيه داده است و آن تصورى است كه انسان از جهان هستى كه خود نيز جزئى از آن است دارد و قضاوتى است كه در حقيقت آن ميكند و اين مسئله با تأ مل در افكار مختلفى كه مردم در حقيقت جهان دارند بسيار روشن است , كسانى كه جهان هستى را همين جهان مادى محسوس و انسان را نيز پديده اى صد در صد مادى ( كه با دميده شدن حيات پيدا و با مرگ نابود ميشود ) ميدانند روش شان در زندگى اينست كه خواسته هاى مادى و لذائذ چند روزه دنيوى خود را تامين كنندو همه مساعى شان در اين راه مبذول است كه شرائط و عوامل طبيعت را براى خودرام سازند .

و كسانيكه مانند عامه بت پرستان جهان طبيعت را آفريده خدائى بالاتر از طبيعت ميدانند كه جهان بويژه انسان را آفريده و غرق نعمتهاى گوناگون خود ساخت تا ازنيكيهاى وى برخودار شوند اينان برنامه زندگى را طورى تنظيم ميكنند كه خوشنودى خدا را جلب كنند و موجبات خشم او را فراهم