تعلیم و تربیت در اسلام

مرتضی مطهری

نسخه متنی -صفحه : 130/ 118
نمايش فراداده

داده ايد نه كارهايي كه از روي خواهش و ميل و احساسات و هيجانهاي بي منطق انجام مي شود .

تفسير صحيح محبت

در عين حال آنجا كه مورد ادفع بالتي هي احسن السيئة ( 1 ) نيست و اگر ما نيكي بكنيم بدي او را دفع نكرده و تبديل به خوبي ننموده ايم و دشمني او را تبديل به دوستي نكرده ايم بلكه اگر به او خوبي بكنيم ، به جامعه انسانيت بدي كرده ايم، در اينجا اسلام دستور انواع خشونتها را مي دهد كه حد اعلايش همان مسأله جهاد است در مسائل جمعي ، و قصاص است در مجازاتها و در مورد افراد . ولي همه اينها از خيرخواهي و از مصلحت خواهي و از سعادت خواهي برمي خيزد .

اينها در آن قانون كلي همه اديان كه " احبب للناس ما تحب لنفسك و ابغض لهم ما تبغض لنفسك " استثناء نيست ، نوع تفسير است . يك كسي محبت را بچه گانه تفسير مي كند ، مي گويد : وقتي مي بيني كه اين بابا بت پرست است و مشغول بت پرستي هم هست، تو چه كار داري ؟ ! به او محبت كن . تو مي بيني كه اگر به او بگويي اين كار را نكن بدش مي آيد ، اين كار را نكن ، به او محبت كن ، چيزي نگو كه او بدش بيايد ، جلويش را نگير ، با او مبارزه نكن ، ناراحتش نكن . اين ، دشمني كردن است و مثل اين است كه عده اي سخت مريض باشند ولي خود اين مريضها اصلا دوست ندارند معالجه

1. سوره مؤمنون ، آيه . 96 .