تعلیم و تربیت در اسلام

مرتضی مطهری

نسخه متنی -صفحه : 130/ 45
نمايش فراداده

بگذار عفتم از بين برود . نه ، عفت يك امر شخصي نيست كه به تو بگويند از آن بگذر تا از يك " خودي " گذشته باشي . عفت يك امري است كه تو امانتدار آن هستي . گذشته از عفت ، مثل اين است كه فردي كه امين يك شي ء گرانبهايي هستو وظيفه اش اين است كه آن شي ء گرانبها را به مقصد برساند ، در بين راه شجاعتش گل بكند ، بجاي اينكه همه كوشش او صرف اين باشد كه شي ء گرانبها را به مقصد برساند ، آن را در معرض خطر قرار بدهد . يك وقتي آقاي همايون ( 1 ) مثل خوب و آموزنده اي ذكر مي كرد .

مي گفت چهل پنجاه سال پيش ، حمالي را ديدم كه طبق بزرگي از اين جنسهاي بارفتن عالي كه در خانواده هاي سلطنتي يا اعيان و اشراف به ندرت پيدا مي شود و جزء نفايس يك مملكت است روي سرش بود و از خانه اي به خانه ديگر منتقل مي كرد . در همين حال بعضي از رنود ديدند فرصت خوبي است براي اينكه او را اذيت كنند . آمدند يك عمل اهانت آميزي نسبت به او انجام دادند . من دلم ريخت ، گفتم الان اين آدم عصباني مي شود و براي اينكه از خودش دفاع كند اين طبق بارفتن را مي اندازد و همه مي شكند .

ولي ديدم او تحمل كرد چون مي فهميد چه باري دارد و اينجا جاي شجاعت كردن و دفاع نمودن از خود نيست ، اينجا جايي است كه بايد امانت را به منزل رساند . ارزش آن را درك كرد .

1. [ از مؤسسين حسينيه ارشاد ] .