مي گويند بسياري از عمومات ( يعني كليات ) قابل استثناء است ، يك قاعده ، يك قانون را ذكر مي كنيم ، بعد برايش استثناء ذكر مي نماييم . ولي بعضي از عمومات و كليات است كه آبي از استثناء است يعني اصلا لحن و منطق و طرز بيانش مي گويد من استثناء ناپذير هستم ، و اساسا استثناء براي آن معني ندارد .
اين عموماتي كه در اينجا آمده است ، عمومات استثناء ناپذير و آبي از تخصيص است ، و بهترين و مسلم ترين دليلش جريان تاريخي حضرت زهرا سلام الله عليها و حضرت زينب سلام الله عليها است . قضيه حضرت زهرا از يك جنبه واقعا عجيب و فوق العاده است .
شما در مجموع در نظر بگيريد : از يك طرف علي و زهرا يك زوجي هستند كه نشان دادند از جنبه مادي و جمع ثروت ، به دنيا و ما فيهايش بي اعتنا هستند . گفت : و ما اصنع بفدك و غير فدك ؟ و النفس مظانها في غد جدث ( 1 ) اصلا علي چه اعتنا [ به فدك ] دارد ؟
يك آدم جسته از ابعاد جهان است . به عنوان يك پول و يك ثروت و يك مايه زندگي ، واقعا اينها نشان دادند كه به فدك بي اعتنا هستند . و از طرف ديگر از مسلمات تاريخ اسلام است - و اين روايت معروف را كه مي خوانيم ، اهل تسنن بيشتر روايت
1. نهج البلاغه نامه 45 : [ و مرا با فدك و غير فدك چه كار ؟ ! در حالي كه فردا ( پس از مرگ ) جايگاه نفس گور است ] .