سپاسگزارانه ، يعني خداي خودش را مي شناسد ، خدا را كه شناخت ، آنچه دارد ، همه را از خدا مي بيند ، و چون همه چيز را از خدا مي بيند ، حس سپاسگزاري ، او را وادار به عبادت مي كند ، يعني اگر نه بهشتي باشد و نه جهنمي ، همان شناختنش خدا را و حس سپاسگزاريش او را وادار به عبادت مي كند ،و اين ، عبادت احرار است ، عبادت آزادگان . آن اولي بنده طمع خودش است ، دومي بنده ترس خودش است ، سومي است كه از قيد طمع و ترس آزاد است و فقط بنده خدا است .
به همين مضمون حديث معروفي هست كه حتما اين را هم شنيده ايد كه پيغمبر خدا شبها زياد به عبادت برمي خاست و به نص قرآن مجيد گاهي دو ثلث شب ، گاهي نصف شب و گاهي ثلث شب را عبادت مي كرد ( 1 ) . عايشه كه مي ديد پيغمبر اينهمه از وقت شب را به عبادت مي ايستد - كه در يك وقت آنقدر پيغمبر اكرم روي پاي مباركشان به عبادت ايستاده بودندكه پاهايشان ورم كرده بود - روزي گفت آخر تو ديگر چرا اينقدر عبادت مي كني ؟ تو كه خدا درباره ات گفته : ليغفر لك الله ماتقدم من ذنبك و ما تأخر ( 2 ) خدا كه به تو تأمين داده . فرمود : افلا اكون عبدا شكورا ؟ آيا همه عبادتها فقط براي ترس از
1. لابد موارد فرق مي كرد ، وقتهايي كه كار زياد داشتند و گرفتاري بيشتر بود ، كمتر ، ولي از ثلث شب ديگر كمتر نبود ، و در وقتي كه فراغت بيشتري داشتند تا دو ثلث شب هم به طول مي انجاميد . 2. سوره فتح ، آيه . 2 .