خدمات متقابل اسلام و ایران
مرتضی مطهری
نسخه متنی -صفحه : 247/ 198
نمايش فراداده
اما برخي ديگر توبه زنديق را نامقبول مي شمارند ، ابوحنيفه در يكي از دو قولش اين رأي را انتخاب كرده است . مي گويند اتباع ابوحنيفه كه در عراق مي زيستند با جزم بيشتري از خود ابوحنيفه به عدم قبول توبه زنادقه فتوا مي دادند و اين فتوا به عنوان عكس العمل شديد ايرانيان نسبت به زنادقه شناخته شده است . اما جريان دوم ، يعني تبعيضات نژادي و تفاخرات قومي كه بر ضد اصل مسلم مساوات اسلامي بود ، اين انحراف به وسيله اعراب به وجود آمد . سياست امويها براصل تفوق عرب بر غير عرب پايه گذاري شد . معاويه به صورت بخشنامه به همه عمال خويش اطلاع داد كه براي عرب حق تقدم قائل شوند . اين عمل ضربه مهلكي بر پيكر اسلام وارد كرد . منشأ اصلي تجزيه شدن حكومت اسلامي ، به صورت حكومتهاي كوچك همين كار بود . بديهي است كه هيچ ملتي حاضر نيست تفوق و قيمومت ملت ديگر را بپذيرد . ايرانيان اسلام را پذيرفته بودند نه عرب را اسلام از آن جهت مقبول همه ملتها بود كه علاوه بر ساير مزايايش ، رنگ قومي و نژادي نداشت ، جهاني و انساني بود . ايرانيان و همچنين ساير مسلمانان غير عرب به هيچ وجه حاضر نبودند سيادت عرب را بپذيرند . عكس العمل ابتدايي كه ايرانيان در مقابل اين تبعيضات نشان دادند بسيار
را عنوان مي كند و ميان زنديق و مرتد فرق مي گذارد . وجه فرق را اين جهت ذكر مي كند كه مرتد متظاهر به خلاف اسلام است و توبه مي تواند براي او رجوع به اسلام تلقي شود ، اما زنادقه با آنكه در باطن كافر و منكرند همواره متظاهر به اسلام اند ، اظهار توبه آنها نمي تواند رجوع از اين دو چهرگي تلقي شود .