رمز جاودانگی

حسن عسکری راد

نسخه متنی -صفحه : 151/ 103
نمايش فراداده

پيوسته انديشه آن شهيد همه وجودم را تحت الشعاع خويش دارد. من بر اساس تفكّر الهى او، هميشه بر اين باورم كه ارباب رجوع در ادارات فرستاده‏هاى خدايند و هر فردى كه به يك متصدّى و مسئول اداره‏اى مراجعه مىكند، گويى سفير الهى براى آزمايش انسان‏هاى مسئول است و ادارات، بستر آزمايشگاه خدمت براى همه. هر كس به نسبت تكليفى كه بر عهده اوست و به هر ميزان كه اين تكليف را احساس كند و كار مردم را انجام دهد، به ثواب آن كار نيز مىرسد. دقّت و توجّه به اين نكته پنهان و انجام خدمت خالص ـ آن‏طور كه شهيد رجائى در پى آن بود ـ يكى از توفيقات الهى است كه نصيب همه كس نخواهد شد!

2. اين توفيق بزرگ را از او دارم كه در امور بيت المال تا كجا بايد صرفه‏جويى شود! او به من آموخت كه درباره اموال عمومى بايد عاقلانه و عادلانه هزينه كرد. در نگاه او، ترس از خدا در مورد حقوق مردم موج مىزد. همواره بر اين تصوّرم كه نكند در انجام وظيفه ادارى و مالى و مأموريت‏هاى مختلف، دينارى از بيت المال تضييع شود و انسان نتواند در پيشگاه خدا، پاسخ گو باشد.

3. از تأثيرات فكرى و روحى آن شهيد به اين باور رسيده‏ام كه همه چيز از آنِ خداست و بايد رعايت تقواى الهى در انجام وظيفه ادارى يك تلقّى ماندگار و مستمر شود و نيز از او آموخته‏ام كه يكى از توفيقات الهى به جا آوردن شكر نعمت‏هاى خداست.

4. بعد از گذشت اين همه سال آن‏چنان احساس پاك و خاصّى از رجائى دارم كه فكر مىكنم همه وجودم هميشه به ياد اوست به پاس حق‏شناسى و اداى تكليف، بايد اعتراف كنم كه اين بنده ناچيز را او خدايى كرده است. هر چه دارم، به يمن بركت انفاس قدسى آن شهيد است. گويى رجائى اين توفيق را به من داد كه بقيّه عمر را با او و به ياد او زندگى كنم.