آشناى ناشناخته - رمز جاودانگی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رمز جاودانگی - نسخه متنی

حسن عسکری راد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آشناى ناشناخته

شيفته آشنا

آقاى... يكى از ياران دوره معلّمى شهيد رجائى است. او از همان ابتداى آشنايى، شيفته ايمان، اخلاق، كرامت و مشى و منش وى شد و هر چند در آغاز اين آشنايى ـ سال‏هاى تدريس در مدارس جنوب شهر تهران ـ رابطه آنان به يك دوستى پررفت و آمد و رابطه خانوادگى منجر نشد، امّا بر اساس شناخت و شيفتگى وى به شهيد رجائى، بعدها زمينه‏اى شد كه آقاى... تا هنگام شهادت آن بزرگوار، دست از وى برندارد و به دليل عمق رابطه روحى، همچون پروانه گرد شمع وجودش پرو بال زند و هماهنگ با آرمان‏هاى سياسى و فرهنگى آن شهيد، نقش فعّالى در دوره خدمتش ايفا كند.

او رابطه‏اش را با شهيد رجائى چنين تعريف مىكند:

اوّلين ديدار با آن شهيد و تأثير روحى خاصّى كه بر من گذاشت، غير قابل توصيف است. هر دو معلّم ـ او دبير رياضى و من دبير عربى و ادبيات ـ بودم. در يك زنگ تفريح كه او را در حياط دبيرستان، در حلقه محاصره پرسش درسى دانش‏آموزان ديدم، ايمان به معناى خاص ـ خداشناسى، حق‏شناسى، وقار، جاذبه، آرامش، نور اميد و... ـ در سيمايش موج مىزد.

چهره زردگونه، ولى نورانىاش همه وجودم را تسخير خود كرد. بىاختيار، در جايم متوقّف و غرق تماشاى جذبه روحانىاش شدم.

/ 151