وقتى در سال 57، با قيام مردم مسلمان، خورشيد انقلاب در 22 بهمن از افق كشور سر زد و كارگزاران رژيم پهلوى و خيانتكاران به ملك و ملّت، يكى يكى دستگير و موقّتاً به مدرسه رفاه منتقل و زندانى شدند، سربازى پاشكسته كه بر اثر مقاومت، چندين نفر را شهيد كرده و سپس اسير شده بود، در جمع آنان بود. نيروهاى انقلابى در آن شرايط حسّاس به او و ساير زندانيان بىاعتنايى كردند و كمى سخت گرفتند. براساس مسئوليّتى كه شهيد رجائى در حفاظت از زندانيان موقّت داشت، وقتى در بازديدش از آشفتگى حال آنها اطّلاع يافت، ياران مسئول را سخت ملامت كرد و گفت: اينان اسير و زندانى شما هستند. اگر با آنان بدرفتارى كنيد، پس فرق ما با رژيم شاه چيست؟ يادتان باشد. كيفر آنان با دادگاه انقلاب است. به غذا و نظافت زندانيان خوب برسيد و حقوق انسانى و شرعى آنان را خيلى جدّى رعايت كنيد.
اسراف، ممنوع!
جلسات سران سه قوّه هفتهاى يك شب به صورت چرخشى در دفتر يكى از مسئولان تشكيل مىشد. وقتى نوبت به نخست وزيرى مىرسيد، شهيد رجائى با ميزبانى بسيار ساده آن را برگزار مىكرد. غذاى اين جلسه ـ در