ديدار مردمى - رمز جاودانگی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
وقتى به حضور امام بزرگوار، در آن اقامتگاه كوچك، ولى تاريخىشان شرفياب مىشديم، دلهاى همه وزيران تشنه ديدار و نگاهشان به اميد كسب پشتوانه معنوى از امام بىقرار بود. رهنمودهاى آن رهبر فرزانه به دلها مىنشست و وجودشان را جلاى معنوى مىبخشيد و همّت آنان را به كار و تلاش، مضاعف مىساخت.
امام به وجود چنان دولتى مىباليد و به همه درس وحدت و مقاومت مجدّد مىداد. خدمات بىشائبه و مجدّانه تك تك وزيران، قلب رهبر بزرگ انقلاب را شاد مىساخت و عزم و اراده آن عارف الهى و مقتداى ملّت را در برخورد با مسائل داخلى و بينالمللى مصمّمتر مىساخت. همان پشتوانه معنوى بود كه جنگ تحميلى با همه خرابىها و پيامدهاى ناگوارى كه داشت، برمدار و محور يكپارچگى ملّت و دولت، ناچيز مىنمود و مشكلات اجتماعى خود را خيلى نشان نمىداد.
شيوه همكارى و مديريّتى من با آنها بهگونهاى بود كه هيچ وزيرى به خود اجازه نمىداد كه تفكّر جناحى خويش را در تصميمگيرىها و سياستگزارىهاى كشور دخالت دهد. اكثرشان كار خدايى مىكردند و خداوند نيز آنان را در انجام كارها نصرت مىداد.
وقتى رئيسجمهور شدم رابطه صميمانه اعضاى دولت و همكارى قواى سهگانه به اوج رسيده بود و خوش درخشيده بود، امّا افسوس كه مستعجل بود!
ديدار مردمى
لحظهاى كه مينىبوس ما مقابل انبوه جمعيّت منتظر ايستاد، به خود نهيب زدم: فلانى! اين همه دلها براى اسلام و خدمت صادقانه، دعاگوى دولت مردمى توست. نگاه مشتاق مردان و زنان آن جمع به نشانه سپاس،