عذر ريشدارى
عادت شهيد رجائى بر اين بود كه موى صورت را با تيغ نمىزد، بلكه با ماشين كوتاه مىكرد تا صدق ريش در چهرهاش نمودار باشد. در حدّفاصل بين موى سر و صورت، دم خطّى مىگذاشت و موى پشت لبش ـ سبيل ـ بلندتر از محاسن صورتش بود. كسانى كه با وى رابطه نداشتند و اوّل بار او را مىديدند، فكر مىكردند چند روزى براى عذرى، اصلاح صورتش عقب افتاده است.در سال تحصيلى 34 ـ 35 او همراه تعدادى از داوطلبان كنكور در دانشسراى عالى پذيرفته شد. در آن سالها يكى از شرايط شغلى آموزش و تدريس، سلامت جسمانى بود. يكى از دوستان دانشجويى(1) وى مىگويد:دكترى كه آقاى رجائى را معاينه مىكرد، از او پرسيد: چرا شما ريشت را نتراشيدى؟ با اين پرسش دكتر، آقاى رجائى كه غافلگير شده بود، مكثى كرد و سرش را پايين انداخت و جوابى نداد.دكتر دوباره گفت: از تو پرسيدم چرا صورتت را نتراشيدى؟او بالاجبار پاسخى داد: عزا دارم!دكتر گفت: چه كسى از تو فوت شده؟او گفت: پدرم فوت كرده است.دكتر از شنيدن اين جواب متأثر شد و گفت:به شما تسليت مىگويم و بعد ادامه داد: كِى فوت شده؟آقاى رجائى ـ بر سر دوراهى پاسخ ـ گفت: حدود بيست سال مىشود!(1). كاظم نائينى، از دوستان دوره جوانى و دانشجويى شهيد رجائى كه در زمان وزارت آموزش و پرورش آن شهيد مدير كل كتابهاى درسى بود.