وقتى شهيد رجائى نخست وزير شده بود. يكى از همكاران سابق دوران معلّمى به ديدنش آمد او كه ابتدا محلّ سابق وزارت آموزش و پرورش در خيابان اكباتان را محلّ نخست وزيرى و اتاق منشى وزير فرهنگ شاه را براى دفتر كار خود انتخاب كرده بود، آن دوست، امكانات دفتر، مخصوصاً صندلىهاى اتاق كار رجائى را نپسنديد و گفت:آقاى رجائى! حالا شما نخست وزير هستيد. اين صندلىهاى دسته چوبى براى كلاس درس و امتحانات دانشآموزان مدارس است. وزيران شما چه گناهى كردهاند كه بايد مثل دانشآموزان روى اين صندلىها بنشينند؟شهيد رجائى گفت: اگر صندلى وزيران نرم و راحت باشد آنان نمىتوانند مشكلات مردم را احساس و لمس كنند. اگر اين صندلىها خواب آور باشد، آقاى وزير يادش مىرود كه وزير جمهورى اسلامى است!در اتاق كار من كه رئيس دفترش بودم، يك ميز كار ساده، چند صندلى پايه بلند، يك ميز كوچك پذيرايى و يكى ـ دو صندلى چرمى راحتى براى مراجعان وجود داشت. يك بار كه چشمش به آن صندلىهاى نرم و پايه كوتاه افتاد، گفت: فلانى! اينها براى چيست؟گفتم: براى نشستن برخى از مهمانان كه احترامشان بايد بهگونهاى نگه داشته شود. در جواب گفت: برادر! اينجا براى كار است، نه خواب!