خاطره عكس معروف
عكس معروف پيرمردى كه در يكى از سفرها، چانه شهيد رجائى را گرفته است و آن دو به يك ديگر چشم دوختهاند، از عكسهاى ماندنى و معنا دار دوران خدمتگزارى آن شهيد است.وقتى آن عكس، اوّلين بار به حضورش تقديم شد، با تبسّم حاكى از رضايت باطنى، فضاى پر مسئوليّت سنگين خويش را براى خود و يارانش ترسيم كرد.بعد از فرار بنى صدر، وقتى شهيد رجائى براى شركت در انتخابات رياست جمهورى اعلام آمادگى كرد، برخى از يارانش خواستند از همان عكس معروف براى پوستر تبليغاتى وى استفاده كنند. بنابراين، در زير آن عكس، از قول آن پيرمرد نوشتند: من از تو حمايت مىكنم، ولى از تو مىخواهم كه بِرَوى اسلام را پياده كنى. آن بزرگوار با اين نوشته مخالفت كرد و گفت: اين دروغ است! چون اين پيرمرد در اين ديدار چيز ديگرى به من گفته است، نه آنچه نوشتهاند!توكّل و تواضع
هر چند كه با فضايل آن اسوه مقاومت از طريق گفت و گو در فضاى سياسى دانشكده فنّى با يكى از دانشجويانى كه مدّتى شاگرد او بود، آشنا شده بودم؛(1) امّا با چهره صميمى، جدّى و دوست داشتنى او در كميته استقبال امام خمينى قدسسره مواجه شدم كه نشانههايى از ايمان، شايستگى مبارزه و مقاومت را در وجود خود داشت.با آغاز به كار دولت جمهورى اسلامى و دعوت به كارم در آموزش و(1). به نقل از: جعفر علاقهمندان.