باور به قيامت - رمز جاودانگی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
حديث معصوم (عليه السلام): «كوُنوا دُعاةَ النّاسِ بِغَيْرِ ألْسِنَتِكُمْ»، آنچنان ساده زيست و با حدّاقلّ تأمين نياز ساخت كه از نظر رفاهى، بىترديد از پايينترين طبقه كارمند كمتر داشت. همين بىتكلّفى او براى همهجا افتاد و با صداقتش، در قلب همهجا گرفت. تا آخرين لحظه حيات ـ مقام رياست جمهورى ـ همين وضع ندارى او ادامه داشت و مانند امام راحل قدسسره در انقلاب اسلامى ما و هم چون گاندى بزرگ، رهبر مبارزات سياسى هند، مقبوليت عامّه، به ويژه تودههاى محروم جامعه را همراهش داشت.
بر اساس همين خطّ مشى او در يگانگى بين شعار و عملش، وقتى به مردم مىرسيد، مىتوانست از آنان درخواست كند كه فرهنگ ساده زيستى و قناعت را در خانوادهها و نسل انقلاب زنده نگه دارند تا در برابر فشارهاى گسترده زندگى مادّى خم و خوار نشوند و زمانى كه با كارگزاران دولت طرف صحبت مىشد، حق داشت توقّع داشته باشد كه با كمترين مؤونه، بازدهى لازم را براى خدمت به جامعه داشته باشند و در حلّ مشكل مردم با كمترين هزينه اقدام كنند. همين گفتار صادقانهاش نيز در اكثريت تأثير مىگذاشت و چه مردم و چه كاركنان دولت با جان و دل به استمدادش پاسخ مثبت مىدادند.
او در شناخت مديريّت، ملاكهايى داشت كه يكى از آنها، ارزيابى از آرايش اتاق كار و ميز و صندلى كارمند و ميزان وابستگى و يا دلزدگى او به دنيا و ظواهر نمايشى آن بود و اين چنين مديرانش را گل چين مىكرد!
باور به قيامت
شهيد رجائى در همه حال، به خصوص بعد از انقلاب دل پردردى داشت، نه براى خود كه براى خلق خدا. او از بينوايى، روى زرد نبود كه غم بينوايان رخش را زرد كرده بود. سيماى ملكوتى، ولى رنگ پريدهاش بندگان ناب