او چگونه درخشيد
سالها بعد كه انقلاب به ثمر رسيد و او (رجائى معلّم) مسئوليّتهاى مختلفى را پى در پى عهده دار شد، خيلى زود درخشيد؛ بيش از حدّ تصوّر همه، حتّى دوستان نزديك. شايد بسيارى باورشان نمىشد كه او با اين سرعت به عالىترين موقعيّت اجرايى ـ اجتماعى برسد. واقعيّت اين بود كه همان معلّم ساده با گذشت كمتر از دو سال، با رأى نمايندگان مردم به نخستوزيرى رسيده بود و يك سال بعد، به رياست جمهورى نظام اسلامى انتخاب شده بود.آن روز كه ابعاد مختلف ـ سياست، اقتصاد و فرهنگ ـ انقلاب با معيارهاى ارزشى و اسلامى ترجمه و تبيين مىشد و مردم بعد از يك دوره طولانى ستم شاهى، خواهان عدالت اجتماعى و مدينه فاضله اسلامى بودند، بىترديد روى كار آمدن شهيد رجائى حاصل توقّعات و انتظاراتى بود كه در كارنامه عملكرد سالهاى حيات طيبّه آن شهيد مشهود و متبلور بود؛ به عبارت ديگر، در همان مدّت كوتاه مردم خيلى زود دريافته بودند كه رجائى، آن مجاهد متعهّد به انقلاب و مردم، انسان شايستهاى است كه پيش از دستيابى به اجراى مقرّرات در جامعه بزرگ ملّت، همه آن مقررّات را به صورت آزمايش عملى در خانواده پياده كرده و از همه آن آزمايشات سرفراز بيرون آمده است.به اعتراف همه اعضاى خانواده و نيز دوستان و آشنايان قبل و بعد از انقلاب، او آنچه را كه براى خود مىخواست، اوّل و بيشتر از آن را براى ديگران مىخواست و آنچه را كه ديگران از دولت و حكومت انتظار داشتند، به حدّاقل آن براى خود و خانوادهاش قانع بود. زندگى او آزمايشگاه كامل رعايت حقوق خدا و خلق بود و مصداق آيه نهم سوره حشر.(1)(1). «و يُؤْثِرونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ...»