شيوه امتحان گرفتن آقاى رجائى بسيار آموزنده بود. او به دانشآموزان شخصيّت مىداد و با شناختى كه از آنان در طول دوره تدريس داشت، بيشتر به همان آموختههاىشان تكيه مىكرد و از ساير همكارانش براى مراقبت جلسه امتحان استفاده نمىكرد. بيشترين موفّقيت او در اين راه بود كه در همان جلسات اوّل در كلاس، روان شناسى مىكرد و مشخّصات هر دانشآموز را، به راحتى در ذهن مىسپرد و به تدريج، تقريباً به خصوصيات روحى و تحصيلى هر يك پى مىبرد.وقتى ساعت امتحان فرا مىرسيد، در ابتداى جلسه تذكر كوتاهى مىداد و از همه مىخواست كه وظيفه حفظ آرامش در امتحان را رعايت كنند و بيش از اين به خود و ديگران زحمت نمىداد. آن گاه تنها با طمأنينهاى خاصّ، در گوشهاى بر روى صندلى مىنشست و خود را با مطالعه قرآن يا كتابى سرگرم مىكرد. همين امر موجب مىشد كه جلسه امتحان وى به جلسه بروز و انعكاس شخصيّت مطلوب دانشآموزان تبديل شود و كسى عكس العمل ناخوشايندى نشان ندهد. اگر دانش آموزى از عهده امتحان بر نمىآمد، تقلّب نمىكرد. آنچه مىدانست مىنوشت يا برگه خود را سفيد مىداد، در پايان جلسه امتحان آخر سال هم معمولاً در يك يادداشتى تعدادى از كتابهاى اعتقادى و سياسى اجتماعى مفيد را به دانشآموزان معرّفى مىكرد تا در ايّام فراغت تابستان، مطالعه و از آنها بهره بردارى كنند.
رعايت ادب با سلام
ايمان و تقوا در رفتار آقاى رجائى موج مىزد. نگاهش به همه پاك و رفتارش خيلى جدّى و حساب شده بود و در عين حال، هميشه تبسّم شيرين و