در گذشته، يكى از مقرّرات نخست وزيرى اين بود كه هر كس نخست وزير مىشد، عدّهاى از افسران و درجه داران زير نظر يك فرمانده عالى رتبه ـ سرهنگ شهربانى ـ مأمور حفاظت از وى مىشدند. بعد از اعلام نخست وزيرى شهيد رجائى، وقتى اوّلين جمعه به حضورشان رسيدم كه در نماز جمعه شركت كنند، همان عدّه محافظ در اطراف منزل ايشان گرد آمده بودند. تكليف هنوز روشن نبود. ايشان با ديدن آن همه نيروى مسلّح شگفت زده و كمى آزرده شد و تذكّر داد با اين شكل آمد و رفت و كنترل سخت، بىترديد بين او و مردم فاصله خواهد افتاد و اين برخلاف آرمان و ارزش اسلامى است. بنابراين، از من خواستند همه آنان را به محلّ استقرارشان برگردانم و تنها يك ماشين با يك نفر مأمور براى همراهى ايشان كافى است و طى صورت جلسهاى، اوّلين بار با تصميمى انقلابى، گارد محافظ رسمى قبلى عملاً تعطيل شد و چند محافظ مشترك از نخست وزيرى، كميته و سپاه جاى آنان را گرفت و اين تعداد در اياب و ذهاب رسمى داخلى كه يك نفر با اتومبيل ايشان و دو نفر در اتومبيل دوم همراه باشند، حفاظت از جان نخست وزير را برعهده گرفتند!
غائله پاكسازى
موضوع پاكسازى نيروهاى وابسته به رژيم گذشته، يكى از موضوعات انقلابى بود كه به وسيله شوراى انقلاب صادر شد. اين اقدام هر چند در جاى خود يك ضرورت بود، امّا انجام آن زير نظر دفتر رياست جمهورى بنى صدر به دليل اعمال سليقه و بعضاً تصفيه حساب شخصى، غائلهاى برپا كرده بود و نيروهاى زيادى، حق و ناحق از گردونه ادارى طرد و موجب سر و صداى