رمز جاودانگی

حسن عسکری راد

نسخه متنی -صفحه : 151/ 36
نمايش فراداده

شاه شكل تازه و گسترده‏ترى يافته بود و ساواكِ سفّاك تمام اعمال و رفتار مبارزان را زير نظر داشت، آخرين بار شهيد رجائى را در آذر ماه 1353 بازداشت و ماه‏ها وى را زير شكنجه قرار داد، تا ريشه و عمق مبارزه، به ويژه كمّ و كيف ارتباط او و همسنگرانش را شناسايى كند. او در طول اين دوره سياه، نه تنها از پاى در نيامد و عُمّال رژيم را مأيوس ساخت، كه بعدها با روحيّه بسيار بالايش زندانيان سياسى همفكر خود را نيز روحيه مىداد و همه اعضاى خانواده، به خصوص همسرش را نيز قوّت قلب مىبخشيد.

همسرش(1) مىگويد:... در ملاقات‏ها چون از پشت شيشه و به وسيله تلفن با هم صحبت مىكرديم، يك بار دور از چشم مأموران، با استفاده از فرصت، شعر زير را به شيشه مقابل كه حايل بين من و او بود ـ چسبانيد و از من خواست آن را يادداشت كنم. متن شعر اين است:

همسرم! تا بشير تابناك روز دامن گستراند

از فراز كوهسار دور در دامان صحرا

بوسه رگبار دشمن

دور از چشم عزيزان

روى خاك و خون كشاند

پيكر خونين ما را.

همسر من!

زندگى هر چند شيرين است؛

ليك امّا، دوست دارم

با تمام آرزو

(1). خانم عاتقه صديقى.