آوار آفتاب

سهراب سپهری

نسخه متنی -صفحه : 33/ 14
نمايش فراداده

دياري ديگر

ميان لحظه و خاک ساقه گرانبار هراسي نيست

همراه ما ابديت گلها پيوسته ايم

تابش چشمانت را به ريگ و ستاره سپار

تراوش رمزي در شيار تماشا نيست

نه در اين خاک رس نشانه ترس

و نه بر لاجورد بالا نقش شگفت

در صداي پرنده فرو شو

اضطراب بال و پري سيماي ترا سايه نمي کند

در پرواز عقاب

تصوير ورطه نمي افتد

سياهي خاري ميان چشم و تماشا نمي گذرد

و فراتر

ميان خوشه و خورشيد

نهيب داس از هم دريد

ميان لبخند و لب

خنجر زمان در هم شکست